كتاب احكام الشريعه جلد 2 در عبادات (نماز) نماز جماعت
مربوط به بخش : 1- حضرت آیت‌الله المعظم حاج میرزا عبدالرسول احقاقی(ره)


نماز جماعت
نماز جماعت از نعمتهای بزرگی است که خدای تبارک و تعالی به وسیله ی آن بر مسلمانان منّت نهاده، و آن را از خصایص و امتیازات تنها امت مرحومه قرار داده ، وثواب و پاداش بی شماری برای آنان مقرر فرموده است . ائمه علیهم السلام به خواندن نماز با جماعت تشویق و ترغیب فرموده و از ترک آن به شدت مذمت فرموده اند، امام صادق علیه السلام فرمود: حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم فرمودند: غیبت کردن کسی روا نیست مگر آنکه نمازش را درخانه می خواند واز نماز جماعت ما رو گردان است، و هرکس از جماعت مسلمانان روگردان شود غیبت او بر مسلمانان واجب است،و از عدالت می افتد و واجب است از او دوری گزینند ، واگر امر او به پیش امام مسلمانان برده شود او را بیم دهد و بر حذر بدارد،واگر به نماز جماعت مسلمانان حاضر شد فبها و گرنه خانه اش بر وی آتش زده شود، وهرکس با نماز جماعت مسلمانان ملازم شد غیبت او بر مسلمانان حرام وعدالت وی بین آنان به ثبوت می رسد. و حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: به امیر مؤمنان اطلاع رسید جمعی برای نماز جماعت به مسجد نمی آیند حضرت خطبه ای ایراد کرد و فرمود: گروهی در مساجد ما برای نماز جماعت با ما حاضر نمی شوند، با ما نخورند و با ما نیاشامند و با ما مشورت نکنند و با ما رابطه خویشاوندی برقرار نسازند واز بیت المال ما چیزی نگیرند یا اینکه با ما در نماز جماعتمان حاضر شوند و من نزدیک است دستور دهم آتشی در خانه های ایشان برافروزند وآنها را بسوزانند یااینکه (عدم حضور در مساجد و نمازجماعت ) خود داری کنند. امام صادق علیه السلام فرمود: «مسلمانان از خوردن و آشامیدن و برقرار کردن رابطه خویشاوندی با آنان خود داری کردند تا اینکه به جماعت مسلمانان حاضر شدند.
فضلیت نماز جماعت:
رسول خدا فرمود: جبرئیل با هفتاد هزار فرشته بعد از نماز ظهر فرود آمد و گفت : یا محمد صلی الله علیه وآله و سلم خدایت سلام می رساند و دو هدیه برایت فرستاده است که پیش از تو، به هیچ پیامبری آنها را هدیه نکرده است، گفتم: این هدیه ها چیست؟ گفت: سه رکعت وتر و نمازهای پنجگانه با جماعت گفتم: ای جبرئیل چه پاداشی برای امت من در نماز جماعت می باشد؟ گفت: ای محمد صلی الله علیه و آله و سلم نمازگزاران هرگاه دونفر باشند خدا برای هر یک از آن دو در برابر هریک رکعت ثواب یکصد و پنجاه رکعت ششصد نماز می نویسد و هرگاه سه نفر باشند. خداوند برای هر کدام در برابر هر یک رکعت ششصد نماز می نویسد ، و هرگاه چهار نفر باشند برای هر کدام در برابر هریک رکعت؛ یکهزار ودویست رکعت نماز می نویسد. وهرگاه پنج نفر باشند، برای هرکدام دوهزار و چهارصد نماز می نویسد، هرگاه شش نفر باشند بای هرکدام چهار هزارو هشتصد نماز می نویسد، وهرگاه هفت نفر باشند برای هرکدام نه هزار و ششصد نماز می نویسد، وهرگاه هشت نفر باشند برای هرکدام نوزده هزار و دویست نماز می نویسد و هرگاه نه نفر باشند برای هرکدام سی وشش هزار و چهارصد نماز می نویسد وهرگاه ده نفر باشند برای هرکدام در برابر هررکعت هفتاد و دوهزار و هشتصد ناز می نویسد، هرگاه ده نفر زیادتر باشند، اگر از آسمانها کاغذ شوند و آبها مرکب گردند و درختان قلم و انس و جن و فرشتگان نویسنده شوند، ثواب یک رکعت را نمی توانند بنویسند. یا محمد صلی الله علیه و آله وسلم یک تکبیر راکه مؤمن با امام جماعت درک نماید از شصت هزار حج و عمره (مستحبی) بهتر است ، ویک رکعت که مؤمن با امام به جای می آورد از صدقه دادن یکصد هزار دینار به بینوایان بهتر است،و یک سجده که مؤمن با امام در نماز جماعت انجام بدهد از آزاد کردن یکصد بنده بهتر است... (تا آخر حدیث)
می گویم: مسلمان زیرک عاقل و مؤمن و هوشیار وکامل، این سود بزرگ را رها نمی کند، بلکه بر آن مداومت می ورزد و برای روزی ذخیره می اندوزد که مال و فرزند سودی ندارند مگر برای کسیکه با قلبی سالم به پیشگاه خدای تعالی بیاید.
موارد نماز جماعت
923- نماز جماعت در نمازهای واجبی خصوصاً روزانه مستحب است واستجاب آن در نماز صبح و مغرب و عشاء مؤکد می باشد.
924- نماز جماعت در نمازهای جمعه،عید فطر،عید قربان،در صورت وجود شرایط واجب است.
925- نماز جماعت واجب می شود درسایر نمازهای واجب (به غیر از جمعه و عیدین ) بر کسی که رفتن به نماز جماعت را با نذر یا عهد یا سوگند به عهده خود گرفته است.
926- نماز جماعت همچنین واجب است بر کسی که نماز را خوب نمی خواند یا قرائت او صحیح نیست وبه جهت کمی وقت وغیر آن نمی تواند یاد بگیرد.
927- جماعت در نمازهای مستحبی جایز نیست واگرچه با نذر و غیر آن در بعضی موارد واجب شود.
928- نماز جماعت در نماز عیدین که در اصل واجب است؛در نبود شرایط خاص آن جایز می باشد واگر چه فعلاً مستحب است.
929- جماعت جایز است وقتی که نماز را به طور استحبابی یا احتیاطی یا از ناحیه میتی اعاده کند ،زیرا در اصل واجب است و اگر چه فعلاً مستحب باشد.
مسایل:
930- اگر نماز مأموم با نماز امام تفاوت کند اقتدا جایز می باشد مانند اینکه یکی از آنها نماز را تمام می خواند و دیگری شکسته ، یکی نماز را ادا می خواند ودیگری قضا، یا نماز یکی از جهری است و دیگری اخفاتی ، یا نماز یکی ادا،تمام و به جهر است و نماز دیگری قضا ، شکسته و به اخفات.
931- جایز است مأموم اقتدا کند و نماز ظهر بخواند وامام نماز عصر یا مأموم نماز مغرب بخواند و امام نماز عشاء ، و بر عکس آنها نیز همین طور است.
932- حاضرشدن در نماز جماعت مخالفین ، و نماز خواندن با ایشان به موقع ناچای و تقیه جایز است و به آن اکتفا می شود.
مسأله- هرگاه امکان داشته باشد قبل از حضور و اقتدا به ایشان نماز ش را در منزل بخواند و سپس به جماعت ایشان حاضر شود، یا نمازش را پس از اقتدا به ایشان ؛اعاده نماید.
933- درنبود ناچاری حضور در جماعت ایشان ، وایستادن در صف اول آنها از باب تقیه و پیروی ظاهری از آنان جایز می باشد،ولی بی آنکه اقتدا کند نمازش را می خواند.
934- نیت امامت کردن بر امام واجب نیست ،حتی اگر تنها وارد نماز شود بدون اینکه جماعتی باشد و سپس یک نفر یا بیشتر به او اقتدا کند نماز جماعت حاصل می شود.
935- بر مأموم واجب است نیت اقتدا نماید و واجب است امام جماعت را به نام صفت یا با اشاره معین کند.
936- بر مأموم واجب نیست اسم امام یا وصف وی را بشناسد بنابراین این هرگاه کسی را واجد شرایط امامت بداند کفایت می کند نیت می کند به این امام حاضر اقتدا می کنم قربه الی الله تعالی.
937- اقتدا به شخصی که ازهرجهت ناشناس باشد جایز نیست.

938- اقتدا به دو امام جماعت یا بدون تعیین یکی از آن دو جایز نیست. اگر با چنین نیتی اقتدا کند نماز جماعت او صحیح نیست.
939- اقتدا کردن در اثنای نماز یا بعد از آن جایز نیست. بلکه واجب است از اول نماز اقتدا کند ،بنابراین اگر در اثنای نماز خودش یا پس از پایان نمازش نیت اقتدا کند نماز جماعت تحقق نمی یابد.
940- هرگاه کسی به امامی اقتدا کند که پیش او معین است و بعد از نمازمعلوم شود که این امام آن شخص مورد نظرش نبوده است، مثلاً به زید اقتدا کند و بعد معلوم شود امام جماعت عمرو است نمازش باطل است هرگاه عمرو پیش او امام عادلی نباشد ،و حتی اگر امام عادل هم باشد زیرا او به زید اقتدا کرده است و نه عمرو.
941- هرگاه به این امام حاضر موجود اقتدا کرد به خیال و گمان اینکه او زید است اما بعداً معلوم شد که او غیر زید ولی عادل و جامع شرایط امامت است نمازش صحیح می باشد.
942- عدول کردن در نماز جماعت از امامی به امام دیگر به صورت اختیاری جایز نیست واگر چه دومی افضل باشد، ولی موقع اضطرار جایز است مثلاً امام اول عارضه ای پیدا کند مانند مردن،بیهوش شدن، دیوانه گشتن، یا با شکستن وضو و غیره یا از بلندن شدن ناتوان شود و تکلیفش این شود که نمازش را نشسته تمام کند، وامثال اینها یکی از مؤمنین جامع الشرایط امامت را جلو می اندازند و از آن امام به این یکی عدول می کنند و به وی اقتدا می نمایند.
943- هرگاه دو نفر باشند و بعد از نماز هرکدام از آن دوبگوید: من امام بودم نماز هردو بدون اشکال درست است، ولی اگر بگویند من اقتدا کرده بودم نماز هردوب باطل است.
944- همچنین است اگر جماعتی باشند وهریک از آنان بگوید من امام بودم همه صحیح است ولی اگر همه بگویند : من مأموم بودم نماز همه باطل است.
945- بر مأموم واجب است در گفتن تکبیره الاحرام و تمامی احوال، مانند رکوع،سجده ها، نشستن ، و سلام واجبی که نماز با آن تمام شود مقدم بر امام نشود ودر همه ی این موارد بایستی از امام پیروی کند.
946- هرگاه مأموم عمداً بر امام مقدم شود وجلوتر از او به رکوع و سجود برود از نماز جماعت منفصل می شود و نماز وی فرادی است ، ولی اگر از روی غفلت وفراموشی مقدم شود بر می گردد و پیروی می کند و چیزی به عهده ی او نیست گرچه رکنی را افزوده است.
947- سزاوار است مأموم حتی در گفته ها از امام جلو نیفتد ، گرچه جایز است و متابعت امام در آنها واجب نیست مانند ذکر رکوع و سجود وغیره.
948- بر مأموم جایز است در قنوت دعایی را بخواند که امام آن را دعا را نمی خواند.
949- جماعت با یک مأموم منعقد می شود گرچه ممیز باشد یا زنی.
950- هرگاه مأموم یک نفر باشد چه بالغی و چه ممیز در سمت راست امام می ایستد ،واگر دو مرد یا دو ممیز بودند یا جمعی در پشت سر امام می ایستند.
951- هرگاه امام زن باشد و مأموم تنها یک زن باشد در سمت راست امام می ایستد ولی اگر امام مرد بود گرچه یک زن مأموم باشد در پشت سرش می ایستد.
952- در حال اختیار عدول کردن از نماز جماعت جایز نیست.
953- در حال ناچاری عدول به انفرادی جایز است مانند اینکه بول یا غایط فشار آورد یا چیزی از وی فوت شود لود دنیوی باشد.

954- اگر نوع نماز امام و مأموم فرق کند اقتدا جایز نیست، امام یکی از واجبات روزانه را بخواند و مأموم می خواهد اقتدا کند و نماز آیات بخواند یا برعکس .
955- باز جایز نیست اگر نماز یکی واجب باشد و نماز دیگری مستحب پس اگر امام مشغول یکی از نمازهای واجب باشد صحیح نیست که مأموم در نماز عیدین به او اقتدا کند یا برعکس.
956- هرگاه امام نماز آیات بخواند و مأموم ندانسته از روی فراموشی به او اقتدا کند در صورتی که می خواهد یکی از نمازهای روزانه را بخواند اگر در رکعت اول موقع خواندن حمد یا موقع خواندن سوره ،یا پس از خواندن سوره ای کامل در رکوع متوجه شد منفرد می شود و نمازش صحیح است.
957- هرگاه امام سوره راتقسیم کرد و قسمتی را خواند و به رکوع رفت و مأموم نیز در رکوع از وی تبعیت کرد نمازش باطل است، یا اینکه امام بعد از حمد سوره ای کامل خواند ولی مأموم متوجه نشد مگر در رکوع دوم یا بعد از آن در این صورت نماز او باطل است.
958- هرگاه امام سوره رادر رکعت اول تقسیم کرد و مأموم متوجه شد و قصد انفراد نمود نمازش صحیح است.
959- هرگاه زمین مسطح و دارای شیب نباشد ولی محل ایستادن امام یک وجب یا بیشتر بالاتر باشد نماز امام درست و نماز مأموم باطل است.
960- هرگاه زمین دارای شیب باشد مانند کرانه در یا و یا دامنه کوه جایز است محل امام به مقدار یک وجب یا بیشتر بلندتر باشد.
961- محل ایستادن مأموم جایز است خیلی بلندتر از محل امام باشد ، اگر امام در صحن مسجد نماز بخواند و مأموم در پشت بام باشد نمازهر دو صحیح است به شرط اینکه امام کنار دیوار بایستد و بنا دور نباشد یا پشت سر امام جماعتی بایستد و به بنای مسجد متصل شوند تا فاصله ای بین امام و مأمومی که در پشت بام است نباشد.
962- هرگاه بین امام و مأموم حائلی باشد که امام دیده نشود نماز مأموم باطل است ولی اگر مأموم زن باشد حائل ایرادی نمی کند.
963- هرگاه مأموم مرد باشد واجب است امام را ببیند یا کسی را ببیند که امام را می بیند حتی اگر به توسط باشد پس اگر امام در داخل محراب باشد بطوری که مأمومین صف اول او را نبینند نماز ایشان باطل است.
احکام نمازجماعت
964- هرکس به نماز جماعت داخل شود موقعی که در رکعت دوم یاسوم یا چهارم باشد همان را رکعت اول نماز خودرا قرار می دهد وآنچه را با امام درک میکند می خواند وبقیه را خود به جا می آورد.
965- هرگاه مأموم وارد شود و امام دررکعت اول باشد از مأموم قرائت حمد وسوره در رکعت اول و دوم ساقط است.
966- هرگاه وارد شود و امام در رکعت دوم باشد خواندن حمد وسوره دررکعت اول ازاو ساقط می شود ولی آنها را در رکعت دوم باید بخواند.
967- اگر به امام نرسید و جماعت را درک نکرد مگر دررکعت سوم یا چهارم در این صورت خواندن حمد و سوره از وی ساقط نیست، بلکه باید آنها را در رکعت اول ودوم بخواند.
968- هرگاه امام در رکعت سوم یا چهارم باشد و مأموم در رکعت اول یا دوم ، وخواندن حمد و سوره را شروع کند، ودر این اثنا امام به رکوع برود، اگر ممکن باشد پس از خواندن آنها امام را در رکوع درک کند این کار را می کند، واگر رسیدن در رکوع به امام ممکن نخواهد شد تنها حمد را می خواند تا امام را در رکوع درک کند، واگر بترسد که در رکوع امام را در ک نکند سوره ی حمد را هم قطع می کند و در رکوع به امام می رسد.

969- بر مأموم جایز است در رکعت سوم و چهارم تسبیحات اربعه را قطع هرگاه بترسد که به امام در رکوع نمی رسد.
970- هرگاه مأموم به نماز جماعت وارد شود وامام در رکعت دوم باشد و به جهت تشهد بنشیند مأموم هم مثل آدمی که می خواهد بلند شود می نشیند و تشهد را هم می خواند یا از باب استحبات به عوض تشهد تسبیح می گوید و سپس با امام بر می خیزد ، و در رکعت سوم امام بعد از سجده ها که دومین رکعت نماز اوست می نشیند و تشهد خود را می خواند و پس از آن به امام که در حال قیام است می رسد ووقتی امام برای تشهد دوم نشست و سلام داد او بلند می شود و رکعت چهارم را می خواند و نمازش را تمام می کند.
971- هرگاه بعد از نماز جماعت وارد شود وامام در رکعت سوم یا چهارم باشد حمد و سوره را آهسته می خواند و از امام پیروی می کند و وقتی امام در رکعت چهارم برای خواندن تشهد و سلام نشست مأموم منفرد می شود و بقیه نمازش را می خواند.
972- هرگاه وارد نماز جماعت شود با این احتمال و با این ظن که در رکوع به امام می رسد اما قبل از اینکه مأموم به حد رکوع برسد امام از رکوع سر بردارد نمازش باطل نمی شود بلکه نماز خودش رابه حال انفرادی می خواند.
973- هرگاه امام در آخرین تشهد باشد و نماز گزار بخواهد ثواب نماز جماعت را درک کند نیت می کند و الله اکبر می گوید و می نشیند و تشهد را می خواند و وقتی امام وارد سلام شد بلند می شود و با همان نیت و همان تکبیره الاحرام بدون تجدید آنها نمازش را می خواند و فضل وثواب برایش حاصل می شود.
974- کسی که تنها نماز می خواند در اثنای نماز بر او جایز نیست با همان نیت اقتدا کند، بلکه نماز را قطع می کند و وارد نماز جماعت می شود.
975- احوط این است که مأموم وارد نماز جماعت نشود مگر موقعی که امام برای رفتن به رکوع تکبیر می گوید ، در این صورت ضرورت نخواهد داشت حمد وسوره را ترک یا آنها را قطع کند.
976- برای کسی که وارد نماز جماعت شده و امام در رکعت دوم نماز است مستحب است با جماعت قنوت بگیرد، و در رکعت دوم نمازش نیز قنوت خودش را بگیرد.
977- هرکس امام را قبل از سر بلند کردن از رکوع درک کند به نماز جماعت رسیده است ،گر چه امام ذکر رکوع را تمام کرده باشد.
978- هرکس امام را بعد از سر بلند کردن از رکوع یا سجده ها درک کند آن رکعت از او فوت شده و برایش حساب نمی شود.
979- هرکس بخواهد وارد نماز جماعت شود در حالی که امام در رکوع است در همان محلی که وارد شده نیت و تکبیره الاحرام می گوید و به رکوع می رود و سپس در رکوع یا در سجده ها یا در حال تشهد یا بعد از تشهد، ولی نه با راه رفتن بلکه به نحوی خود را به جماعت متصل کند ،البته در حال کشانیدن نباید عملی از اعمال نماز را انجام دهد یا ذکری از ذکرهای واجب را بخواند.
980- هرکس در نماز نافله باشد و دراثنای نمازش نماز جماعت شروع شود اگر از فوت رکعتی بترسد آن را قطع و به جماعت می رسد، و گرنه به اختصار تمام می کند و به جماعت ملحق شود.
981- هرکس درنماز واجبی باشد و در اثنای نماز، نماز جماعت شروع شود و از فوت رکعتی بترسد نیت خود را از واجب به استحبابی تغییر می دهد و در دورکعت تمام می کند و به امام می رسد.

982- هرگاه در صورت فوق از رکعت سوم گذشته باشد و تغییر به نافله ممکن نگردد ، اگر امکان دارد تمام می کند و به نماز جماعت می رسد و اگر ممکن نباشد قطع می کند و به نماز جماعت ملحق می شود.
983- هر موقع بخواهد نمازش را قطع کند در نماز واجب باشد یا مستحب ، مستحب است بگوید: « السلام علیک ایها النبی و رحمه الله و برکاته»
984- هرگاه فسق امام یا کفر او بعد از ثابت شود نماز مأموم صحیح است حتی نمازهایی که سالهای سال با او خوانده است اعاده نمی کند.
985- هرگاه امام پس از نماز پی ببرد که طهارت نداشته است لازم نیست بر مردم اعلان کند و نماز مأمومین صحیح است.
986- همچنین است اگر بعد از نماز مأمومین بدانند، در این صورت نماز را فقط امام اعاده خواهد کرد و مسأله به همین صورت است اگر در نیت امام خللی باشد.
987- هرگاه مأمومین در اثنا بدانند که امام طاهر نیست، یا نیت او فاسد است جدا می شوند و نماز را خودشان تمام می کنند و چیزی بر آنان نیست . و ایرادی ندارد اگر یک نفر عادل را مقدم کرده و به او اقتدا کنند، و این یکی ارجحیت دارد.
988- هرگاه امام در نماز و شرایطش طوری عمل می کند با رأی مأموم یا رأی مجتهدی که مأموم از او تقلید می کند موافقت دارد گرچه در رای امام واجب نباشد بر مجتهدی که مأموم از او تقلید می کند موافقت دارد گرچه در رای امام واجب نباشد بر مأموم جایز است به او اقتدا کند، مانند این که در رای امام خواندن سوره واجب نباشد ولی همیشه آن را می خواند و رای مأموم یا مجتهدش اینست که خواندن سوره واجب است اقتدا کردن به این امام جایز است، اما اگر ملتزم به خواندن سوره نباشد اقتدا به او جایز نیست.
989- هرگاه مأموم در بدن یا لباس امام نجسی ببیند از همان لحظه قصد انفراد می کند و نمازش را به تنهایی می خواند و بر او واجب نیست به دیگر مأمومین اطلاع بدهد.
990- هرگاه امام به نماز وارد شد و مأموم می داند یا گمان می کند وقت داخل نشده است در این صورت اقتدا به او جایز نیست.
991- هرگاه مأموم بداند که امام یکی از واجبات نماز را از روی فراموشی ترک کرده است امام را به نحوی با خبر می کند، و اگر محلش گذشت او خودش منفرد می شود و یاد رفته امام را انجام می دهد و نمازش را تمام می کند.
992- اگر امام پس از نماز بداند که نمازش به جهت حدثی یا ترک شرطی یا ترک جزئی ازنماز باطل شده است برایش واجب نیست مأمومین را آگاه کند امام اگر در اثنای نماز بداند ایشان را آگاه می سازد (تا خود نمازشان را بطور انفرادی بخوانند یا با جلو انداختن فردی بقیه نماز را با او بخوانند)
993- هرگاه مأموم تقلید میت را بطور ابتدائی جایز نمی داند برایش جایز نیست با امامی نماز جماعت بخواند که از ابتدا به مجتهد مرده ای تقلید کرده است.
994- اگر مأموم تسبیحات را در رکعتهای سوم و چهارم با صدای بلند می خواند و یا از کسی تقلید می کند که او جهر کردن رکعتهای سوم و چهارم را واجب می داند در این صورت بر او جایز نیست به امام جماعتی اقتدا کند که آنها را آهسته می خواند و بر عکس آن نیز چنین است یعنی مأمومی که آنها را آهسته می خواند نمی تواند به امامی اقتدا کند که آنها را بلند می خواند.
995- هرکس داخل نماز جماعت شود و نداند که امام در رکعت اول یا دوم یا سوم یا چهارم تا طبق وظیفه عمل کند فقط حمد را می خواند. ولی احوط تأمل کردن و ورود به نماز جماعت زمانی است که امام به رکوع می رود.
996- هرگاه مأموم به خیال این که امام در رکعت اول یا دوم است خواندن حمد وسوره را ترک کند و در رکوع یا بعد از آن بداند که امام در رکعت سوم یا چهارم بوده است نماز صحیح است و برایش چیزی نیست.
997- اگر در حال قیام معلوم شود که امام در رکعت سوم و چهارم است حمد و سوره را می خواند یا تا آنجا که برایش ممکن باشد.
998- هرگاه مأموم حمد و سوره را بخواند با این گمان که در رکعت سوم یا چهارم نماز جماعت است، و سپس برایش در رکوع یا بعد از آن معلوم شود که امام در رکعت اول یا دوم بوده با نمازش صحیح است.
999- هرگاه این موضوع در اثنای خواندن حمد و سوره معلوم شود خواندن آنها را قطع می کند و چیزی بر او نیست.
1000- هرگاه مأموم با امام به رکوع رفت و در رکوع عقب ماند تا آنجا که امام به سجده رفت خود را به او می رساند گرچه در پایان سجده ها باشد و نمازش را تمام می کند اما اگر پس از سربلند کردن از سجده ها به امام برسد نمازش انفرادی می شود.
شرایط نماز جماعت
1001- در مسایل گذشته معلوم شد که از شرایط نماز جماعت یکی هم از عدم حایل بین امام و مأموم وصفها است، بنابراین مأموم باید امام را ببیند یا کسی را ببیند که امام را می بیند اگر چه به چند واسطه باشد.
1002- هرگاه در اثنای نماز حائلی ایجاد شود ، مأمومی که در پشت حایل قرار می گیرد، از جماعت نمازگزاران جدا می شود یا همه ی جماعت از امام جدا می شوند.
1003- هرگاه رفع حایل یا نزدیک شدن به امام ممکن باشد ایرادی در رفع آن نیست.
1004- هرگاه حائل در بعضی ازحالتها مانع شود مثلا در حال قیام و نه درحال رکوع و جلوس، یا در حال رکوع و نه در حال قیام ، حائل به شمار می رود و نماز جماعت صحیح نیست.
1005- هرگاه حائل به اندازه ای باشد که فقط در حال سجده مانع دیدن می شود و در حال قیام و رکوع و جلوس مانع نیست، ایرادی به نماز جماعت وارد نخواهد کرد.
1006- شیشه صاف که مانع از دیدن نیست حایل به شمار نمی رود.
1007 – پرده ی توری و یا پنجره ای که مانع دیدن نمی شود حایل نیست.
1008- مشاهده به معنی دیدن به صورت واضح را می گوییم، اما دیدن به صورت غیر واضح و شبح وار مشاهده نیست.
1009- شب و تاریکی ودودو غبار چه به صورت رقیق وچه به صورت غلیظ حائل به شمار نمی رود.
1010- راه باریکی که عرض آن از یک قدم بیشتر نمی باشد اگرحایل شود مانعی ندارد ، ونهر وجوی آب کم عرض نیز چنین است.
1011- واجب است مأموم از امام یا دیگر صف ها و مأمومنین بیش از یک قدم فاصله نگیرد، اونماز می خواند به امام متصل شود نمازش صحیح می باشد اگر چه اتصال او فقط از یک طرف باشد.
1012- مرور مردم و عبور حیوانات حایل حساب نمی شود، مگر این که گله های متصل به هم و یا مردمی به هم پیوسته باشند و قطع نشوند به طوری که قسمتی ازنماز راعبور حیوانات یا انسانها اشغال کند ، در این صورت باید از گذرگاه عبور کرده وبه امام متصل شویم و نماز را به طور انفرادی بخوانیم.
1013- هرگاه به جهت ضعف چشم یا تاریکی نداند فاصله یا حایل وجود دارد و نماز را در آن حال تمام کند واجب است اعاده نماید.

1014- هرگاه در اثنای نماز متوجه فاصله یا حایل شود نمازش را انفرادی می خواند و نمازش صحیح است به شرط اینکه فعل منافی نماز از اوسر نزند و همین طور است اگر جاهل به حکم باشد.
1015- هرگاه صفها برای نماز جماعت آماده شدند ایرادی ندارد صفهای عقبی پیش از صفهای جلوبا گفتن تکبیره الاحرام وارد نماز شوند به شرطی که امام نماز را شروع کند، گرچه ترتیب بین صفها یا بین نمازگزاران صف اول یا صفهای جلوی حاصل نگردد.
1016- هرگاه در اثنای نماز بین مأموم و امام با بیرون رفتن بعضی از مأمورین فاصله ایجاد شود نمازش باطل نمی شود، بلکه به صورت انفرادی می خواند و ایرادی بر او نیست و ایرادی ندارد با کشیدن خود و نه با رفتن به امام یا به جماعت ملحق شود.
1017- هرگاه باطل شدن نماز بعضی از مأمومین را بداند که در صف جلو یا از سمت راست یا از سمت چپ او را به امام متصل می کند در این صورت واجب است نماز انفرادی بخواند یا به امام نزدیک شود ؛هرگاه همه ی نفرات صف اول چنین باشند نماز جماعت باطل می شود و نماز دیگر صفها صحیح نمی باشد.
1018- اقتدا جایز نیست برای کسی که غساله را نجس می داند یا از مجتهدی تقلید می کند که اوغساله را نجس می داند به امامی که آن را پاک می داند یا از کسی تقلید می کند که آن را پاک می داند. و حال آنکه امام با این غساله آلوده وارد نماز شده است و در امثال این نیز حکم چنین است.
1019- محل ایستادن مأموم واجب است جلوتر از محل امام نباشد وگرنه نماز او باطل است و به برخی از موارد این مسأله در مسایل گذشته اشاره شده است.
شروط امام جماعت
1020- در امام جماعت بلوغ،عقل ،ایمان،عدالت،مردانگی،طهارت،مولد، سلامتی از برص و جذام شرط است.
1021- بر خنثی جایز است به زنان و خنثی ها امامت کند.
1022- برزن جایز است به زنان امامت کند.
1023- بر ممیز نابالغ جایز است به امثال خود امامت کند.
1024- مریض مبتلا به برص و جذام جایز است امام جماعت امثال خود باشد.
1025- سابق بر این گفته شد که نمازگزار نشسته یا خوابیده جایز است امام جماعت امثال خود باشد.
1026-جایز نیست آنکه به روشنی و واضح حرف می زند به کسی اقتدا کند که واضح حرف نمی زند، آنکه قراتش صحیح است جایز نیست به کسی اقتدا کند که درقرائت نمازش غلط وجود دارد.
1027- اگر مأموم کلمه ای را غلط تلفظ میکند و امام نیز آن کلمه را غلط تلفظ می کند جایز است بر او اقتدا کند.
1028- شخصی که عقیده اش کامل است جایز نیست به امام ناقص العقیده اقتدا کند ،همچنان که تقلید به اونیز جایز نیست گرچه اعلم علما وافقه فقها باشد.
1029- هرگاه چند نفر امام جماعت باشند و هرکدام بخواهد برای ثواب امام باشد هرکس را مردم انتخاب کنند او امام جماعت میشود، وهرگاه تفاوتهایی داشته باشند آن کس راکه علم و تقوای بیشتر دارد امام قرار می دهند و اگر اختلافی باشد به رأی اکثریت عمل می کنند و اگر رأی مردم مساوی باشد آنکه واضح و روشن قرائت می کند آن را امام می کنند و اگر در این امر برابر باشند آن را که فقیه تر است واگر برابر باشند آن را که شایستگی بیشتر دارد، واگر برابر باشند آن را که بیشتر سن دارد ، و اگر برابر باشند آن را که خوشروتر است امام قرار می دهند.

1030- مستحب است صاحب منزل یا مسجد برای جماعتی که می خواهند نماز جماعت بخوانند امامت کند،اگر چه بهتر از او هم در بین جماعت موجود باشد.
1031- عادل کسی است که توانائی و ملکه ای داشته باشد که خود رااز گناهان کبیره ،و اصرار در گناهان صغیره باز دارد واموری را که برخلاف مروت است مرتکب نشود.
1032 – گناهان کبیره همان هایی می باشد که به کبیره بودن آنها تصریح شده است و یا به مرتکب آنها وعده ورود به دوزخ داده شده است ،مانند کشتن عمدی مؤمن ،یا رباخواری ،یا زنا کردن یا لواط و امثال آنها مثل ترک نماز و غیره.
1033- عدالت به گواهی دو عادل ،یا اقتدای دو عادل عارف در نماز ثابت می شود مشروط بر اینکه اقتدای آنها جنبه ی تقیه نداشته باشد.
1034- هرگاه عدالت امام را یک عادل عارف مطلع بر حالات او نیز گواهی کند کافی است.
1035- در کفایت عادل واحد یا دوعادل شرط است که دوعادل یا عادل واحد دیگری در عدالت آن امام اشکال نکنند.
1036- ازدحام مأمومین عوام و کثرت ایشان حجت عدالت نمی تواند باشد مگر از اهل تقوی و معرفت در بین ایشان باشند کسانی که به غیر عادل اقتدا نمی کنند و جز حق از چیز دیگری پیروی نمی نمایند و عبادت خدای تعالی را جز به قصد قربت و امتثال امر او انجام نمی دهند.
1037- کسی که مؤمنین ظاهر الصلاح و معتقدین به ما انزل الله و سنت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و سلم را تکفیر می کند و در فاسق بودن او شکی وجود ندارد وهر کس در خصوص چنین افرادی ساکت بماند و آنان را از بد گوئی و افترا زدن به افراد مؤمن و معتقد باز نداشته ونهی از منکر نکند او نیز مثل وی فاسق خواهد بود.
مستحبات نماز جماعت:
1038- مستحب است امام در وسط صف باستد و طرف راست او طولانی تر از طرف چپ وی باشد، ایستادن در سمت راست امام تا آنجا که مقدور باشد از سمت چپ بهتر است، مأمومین صفها در ایستادن و نشستن بهتر است هماهنگ عمل کنند.
1039- مستحب است که صف اول مختص اهل فضل و تقوی باشد برای اینکه افضل صفها است و ایشان نیز افضل مأمومین هستند و مستحب است سمت راست اختصاص به کاملترین ایشان داشته باشد.
1040- مستحب است امام حال ناتوانترین مأموم را در نظر بگیرد و نماز را سبک بخواند و رکوع و سجود و قنوت را طول ندهد. و مستحب است پس از تمام شدن قرائت حمد امام ،نمازگزاران (الحمدلله رب العالمین) بگویند.
1041- مستحب است به موقع شنیدن (قدقامت الصلاه) نمازگزاران جز مرتب ومنظم کردن صفها کار دیگری انجام ندهند ، و مستحب است مأمومین متصل به هم در صف واحد طوری قرار بگیرند که به نظر آید بنیان محکمی هستند، و صفهای جماعت پشت سرهم و با فاصله های یکسان قرار گرفته واز هم تفاوت نکنند.
1042- مستحب است امام اذکارش را به مأمومین بشنواند به استثنای تسبیحات اربعه در رکعت سوم و چهارم که واجب است آنها را آهسته بخواند و مستحب است بعد از نماز به حالت کسی که در نماز است بنشیند تا آخرین نفر از مأمومین از نماز فارغ شود.
1043- مستحب است بندگان پشت سر آزادگان ، و بچه های ممیز پشت سر مردان قرار گیرند.
1044- مستحب است امام وقتی احساس کند شخصی می خواهد وارد نماز شود و در رکوع باشد رکوعش را طول بدهد تا آن شخص داخل نماز شود. به بعضی از مستحبات در مسایل گذشته اشاره شد که نیازی به تکرار آنها نیست.

مکروهات نماز جماعت:
1045 اقتدا کردن مأمومی که در وطن می باشد به امام مسافر، و اقتدا کردن مسافر به امام حاضر مکروه است مگر موقعی که هردو فریضه یکی باشد.
1046- کراهت دارد امام شخص خود را بدون در نظر گرفتن جمعیت دعا کند اما اگر دعایی را بخواند که وارد شده ایرادی نیست .
1047-کراهت دارد مأموم به تنهایی در بیرون صف بایسد و به موقع ناچاری مانند نبودن محل در صفها پشت صف قرار می گیرد ولی درست در محاذات امام.
1048- کراهت دارد نمازگزار پس از گفتن اقامه نماز جماعت ، نماز نافله بخواند مگر این که از صفهای نماز جماعت کنار برود و کراهت دارد مأموم چیزی از اذکار رکوع ، سجده و تشهد و قنوت وغیره را به امام بشنواند.
1049- صحبت مأمومین بعد از گفتن (قد قامت الصلاه) کراهت دارد مگر اینکه بخواهند برای خود امامی را جلو بیاندازند که به وی اقتدا کنند.
1050- در وسط دره ها جماعت خواندن کراهت دارد.
مسایل:
1051- نماز جماعت خواندن با تأخیر، افضل از خواندن به تنهایی در اول وقت است.
1052- هرگاه جای نمازگزار در صفی که قرار گرفته تنگ باشد بر وی جایز است با کشاندن پاهایش و نه با راه رفتن به صف جلو بپیوندد یا به صف عقبی.
1053- هرگاه امام در نماز باشد و مأموم بخواهد اقتدا کند ،اولاً واجب است بداند امام نماز واجب می خواند یا مستحب ، و آیا نماز واجبی می خواند که اقتدا به او جایز است یا خیر، مثلاً اگر امام در نماز آیات باشد نمی شود در نمازهای روزانه به او اقتدا کرد. و تفصیل این مسأله گذشت مراجعه کن.
1054- مأموم اگر در رکعت دوم داخل نماز جماعت شود جایز است در رکعت سوم و چهارم امام، بعد از سجده دوم از نماز جماعت جدا شده و به تنهایی بخواند و یا به هیئتی که می خواهد بلند شود با امام تشهد را بخواند و پس از تشهد بقیه نماز خود را فرادی بخواند.
1055- اجر امام و ثواب نمازش با نماز همه ی نماز مأمومین برابر است، بنابراین هرگاه نمازگزار مخیر شود به این که امام باشد یا مأموم افضل اینست که قربه الی الله تعالی امامت را بپذیرد مشروط بر این که خود را واجد شرایط امامت ببیند.
1056- هرگاه پشت سر بچه ها، زنان بالغی قرار گیرند احوط نیست که بچه ها صف مستقلی نداشته باشند تا فاصله ایجاد نشود.
1057- هرگام امام و مأمومین همه عریان باشند مستحب است در یک صف بنشینند وامام فقط با زانوانش در بین ایشان مشخص شود، و امام به رکوع و سجود اشاره کند و همین طور مأمومین.
1058- هرگاه همه ی افراد جماعت زنان باشند چه امام و چه مأموم وهمه عریان باشند باز در یک صف قرار می گیرند و امام با زانوانش نیز در بین ایشان مشخص نمی شود .
1059-هرگاه نماز جماعت اقامه شود مستحب است کسی که نماز را به تنهایی خوانده (قربه الی الله) نمازش را اعاده کند.
1060- هرگاه نماز را با جماعت خوانده باشد جایز نیست با جماعت دیگر آن نماز را اعاده کند.



منبع : كتاب احكام الشريعه جلد 2