كتاب احكام الشريعه جلد 1 در عبادات ( مسائل اموات)
مربوط به بخش : 1- حضرت آیت‌الله المعظم حاج میرزا عبدالرسول احقاقی(ره)


مسائل اموات
غسل و کفن و دفن میت
1104- آنچه برای مرده واجب است برای همه مسلمانان واجب کفایی است، اما ولی در مباشرت به امور او اولویت دارد.
1105- مباشرت دیگری باید با اجازه و اذن و رضای او و یا پس از خود داری او بوده باشد.

1106- ولی که به مباشرت اولویت دارد همان وارثان می باشند و زوج نسبت به زوجه چه دائمی باشد و چه صیغه ای و چه آزاد باشد و چه کنیز از بین دیگر ورثه های مقدم است. زنی که طلاق رجعی گرفته تا عده سپری نشده در حکم زوجه می باشد.
1107- هرگاه مرده برده باشد ولی او قطعاً اوست و اگر آزاد باشد ولی کسی است که اولویت در ارث بردن را دارد، بنابراین ولی بر اساس طبقات ارث تعیین می شود.
1108- اگر ورثه چند نفر باشند ولایت با کسی است که به میت ازناحیه پدری و مادری نزدیکتر است و آنکه از پدر به متوفی نزدیکتر است مقدم است برکسی که از طرف مادر به اونزدیکتر است. در مرتبه اول پدر متوفی بر پسر و دیگر خویشاوندان او مقدم است. جد پدری بر برادر متوفی مقدم است. و عمو از دائی مقدم است.
1109- هرگاه کسی از نزدیکان مرده نباشد که امور مربوط به او انجام دهد ولی امر او امام علیه السلام و درغیبت آن حضرت ،کسی که جای امام علیه السلام می نشیند(از فقهای جامع الشرایط) .
1110- هرگاه میت به کسی غیر از ولی،وصیت کند که به تجهیز امور او مباشرت کند باز ولی مقدم است، واگر اولیای متوفی مردان و زنان باشند مردان به امر ولایت اولویت دارند.
1111-واجب کفایی وقتی ساقط می شود که متوفی نزد خانواده و جماعتی ازمسلمانان بمیرد که آمادگی انجام امور او را دارند، و ظن حاصل در تجهیز امور مربوطه برایش کافی است، بلکه کافی است این ظن حاصل شود که متوفی نزد مسلمانی مرده که آمادگی تجهیز اورا دارد. اما اگر میت مثلاً در بیابانی و دور از راه مسلمانان پیدا شد و گمان برد که مسایل تجهیز حاصل خواهد شد این گمان کفایت نمی کند،بلکه بررسی کردن برایش واجب است تا علم عادی در این امر حاصل شود یا بینند که دیگری به انجام امور اقدام کرد.
احتضار :
خدا ما را در آن حال یاری کند و به موقع مرگ در عقیده حق ،ثابت و استوارمان بدارد:
1112- در حال احتضار مسلمان را واجب است به پشت طوری بخوابانیم که صورت او و کف پاهایش به سمت قبله باشدصغیرو کبیر یا آزاد و برده ، عاقل و دیوانه مرد و زن وخنثی ، عادل وفاسق وصالح وطالح در این امر تفاوتی ندارد.
1113-هرگاه کسی احساس کند که می میرد بر او واجب است رو به قبله قرار گیرد.
1114- مدت وجوب روبه قبله خواباندن از حین شروع به جان کندن است تا خاتمه آن و ازباب مقدمه پیش از جان کندن و بعد از آن واجب است.
1115- هرگاه در بین دوجهت یا چند جهت قبله اشتباه شود وجوب استقبال ساقط می شود. بلی هرگاه شناختن قبله مختصر اً ممکن باشد به این صورت که مشرق و مغرب را بشناسد ظاهر این است که میت را در بین آن دو سمت می خواباند.
1116-هرگاه روبه قبله خواباندن،یا به پشت خواباندن به هیچ وجه ممکن نباشد واجب نیست.
1117- روبه قبله خواباندن کافر واجب نیست، و همین طور ناصبیها و خوارج و غالیهاو هرکس که منکر یکی از ضروریات باشد و همین طور مخالف.
مستحبات محتضر
1118- مستحب است شهادتین و اقرار به تک تک ائمه به محتض تلقین شود و کلمات فرج یعنی: «لااله الاالله الحلیم الکریم لا اله الله العلی العظیم ،سبحان الله رب السموات السبع و رب الارضین السبع،ومافیهن و مابینهن ورب العرش العظیم و سلام علی المرسلین و الحمدلله رب العالمین» تلقین شود. و مستحب است محتضر از کسی که تلقین می کند پیروی کند و آنها را بگوید و مستحب است بگوید: «اللهم اغفرلی الکثیر من معاصی و اقبل منی الیسیر من طاعتک» و آخرین کلامش «لااله الا الله» باشد.
1119- مستحب است نزدیک جایی باشد که آنجا زیاد نماز می خواند و یا نزدیک سجاده وفرش هرگاه مرگ و جان کندن برایش سخت و دشوار باشد و مستحب است موقع خروج روحش کلام الله خوانده شود به خصوص (یس و ،الصافات)
1120- مستحب است دهانش را هم آورند و دستهایش را کشیده وبر پهلویش بگذارند و فکین او با دستمالی ببندند وچشمانش را بر هم نهند وبا لباس رویش رابپوشانند و تنهایش نگذارند و نزد میت اگر شب بمیردیا روز بمیرد تا شب به خاک نسپارند،چراغ روشن کنند.
1121- مستحب است برادران مؤمن او را خبر کنند تا در تشییع جنازه اش شرکت کنند وبرایش نماز بخوانند و استغفار کنند. مستحب است در غسل و کفن ودفن او عجله کنند،مگر این که مرگ وی مشکوک باشد غرق شده ،غش کرده ،زیر آوار مانده،ناگهانی مرده،دراین صورت تا سه روز منتظر می مانند ویا تازمانی منتظر می مانند که به مرگ وی با علاماتی که وجود دارد یقین کنند مانند کج شدن بینی ،کشیده شدن پوست صورت، جدا شدن کف دست از مفصل در بازو،شل شدن پاها ، بالا رفتن بیضه ها و آویزان شدن پوست دور آنها ، رفتن نور وسیاهی وسفیدی از چشمها ، و تغییر یافتن بوی بدن و آماس کردن جسد.
مسائل:
1122- هرگاه مصلحتی در تأخیر دفن میت باشد مانند یافتن محل مناسب برای دفن او،یافتن دوچوب مخصوص،کفنی که قرآن و اسماء پیامبر اکرم و ائمه سلام الله علیهم بر آن نوشته باشند و غیر اینها که تأخیر را بر تعجیل رجحان می دهد،مانند اینکه بخواهند اورا به اراضی مبارکه و مشاهد شریفه وبقاع معظمه ببرند بطوری که دربین شیعیان مرسوم شده است. از خداوند می خواهیم که در آن آستانه های مقدسه مدفن داشته باشیم.
1123- گاه تأخیر درتدفین واجب می شود مانند اینکه میت متهم به قتل باشد وبا بیرون رفتن جنازه فتنه ای به پا شودو خونی ریخته شود (وبا تأخیر جلوآنها گرفته می شود) .
1124-هرگاه میت به دارکشیده شده باشد جایز نیست جنازه بیش ازسه روز بالای چوبه دار بماند.
1125- مکروه است جنب و حائض در حال احتضار دربالین اوحاضر شوند،و مکروه است روی شکم وی آهنی بگذارند.
1126- وصیت کردن واجب است بر هر کسی که در گردنش عمل واجبی وجود دارد خواه مالی باشد مانند بدهی، زکات و خمس یا آمیخته به مالی باشد مثل حج ،یا بدنی باشد مثل نماز وروزه.
1127- مستحب است وصیتهای متوفی رافوری انفاذ وسریعاً به جای آورند ،چنانچه مستحب است در پرداخت بدهیهایش تسریع شود واگر تسریع در پرداخت ممکن نباشد مستحب است ورثه ضامن بدهیهایش شوند.
1128- مستحب است موقع جمع شدن مردم در بالین وی پیش ازوصیت بخواند: «اللهم فاطرالسموات والارض عالم الغیب والشهاده الرحمن اللهم انی اعهد الیک فی دارالدنیا انی اشهد ان لا اله الا انت وحدک لاشریک لک و ان محمداً عبدک و رسولک ، و ان الجنه حق و النار حق و ان البعث حق و الحساب حق و القبر حق والمیز ان حق و ان الدین کما وصفت وان الاسلام کما شرعت و ان القول کما حدثت وان القرآن کما انزلت وانک انت الله الحق المبین جزی الله محمداً خیر الجزاءوحی الله محمداً وآله بالسلام اللهم یا عدتی عند کربتی و یا صاحبی عند شدتی و یا ولیی فی نعمتی الهی و آله آبایی لاتکلنی الی نفسی طرفه عین فانک ان تکلنی الی نفسی طرفه عین اقرب من الشر و ابعد من الخیر و آنس فی القبر و حشتی واجعل لی عهداً یوم القاک منشوراً.»
غسل
1129- برمسلمانان خصوصاً کسی که در ارث بردن از متوفی اولویت دارد واجب است غسل مؤمن اثنی عشری را بر عهده بگیرد و غسل افرادی را که حکم وی را دارند مانند اطفال و دیوانگان.
1130- برمسلمانان غسل دادن انواع کفار لازم نیست و غالیان و ناصبیها هم جزء آنان هستند.
1131-مخالف و دیگر فرقه های باطله شیعه مانند زیدیها،واقفیها،فطحی ها، کیسانیه و غیر ایشان مانند کفار هستند،ولی احوط وجوب غسل دادن ایشان است.
1132- در غسل دادن واجب است (1) نجاست عرضی از بدن میت قبل از شروع غسل زوده شود. «2) غسل همزمان با نیت باشد مانند عبادتهای دیگر،و برای هر غسل هم باید نیت مخصوص کرد و احوط این است که اول همه آنها را نیت کند و سپس نیت غسل اول و دوم را حین انجام آنها تجدید نماید.
1133-اگر غسل دهنده یک نفر باشد خود او نیت را به عهده می گیرد.
1134- اگر غسل دهنده چند نفرند و هر یک از ایشان عضو معینی را می شویند هرکدام موقع شروع به غسل نیت می کنند.
1135- هرگاه غسل دهندگان متعدد باشند ولی همه در ریختن آب مشترک باشند در این صورت نیز همه آنها نیت می کنند.
1136-هرگاه غسل دهندگان متعدد باشند ولی بعضی ریختن آب و بعضی گرداندن بدن میت را عهده دار باشند در این صورت آنکه آب می ریزد نیت می کند.
1137- هرگاه آب از ناودان یا نهر یا غیر ه بریزد و کسی میت را زیر آن آب بگرداند همان کس به تنهایی نیت می کند.
1138- وجوب غسل سه گانه به این ترتیب است: اول غسل با آب سدر، دوم غسل با آب کافور،سوم با آب خالص.
1139- در آب سدر و کافور همین قدر کافی است که عرفاً صحیح باشد به آنها آب سدر و کافور بگویند اما اندازه معینی برای آنها تعیین نشده است.
1140- انداختن برگهای سدر وقطعه بزرگی از کافور بی آنکه در آب حل شوند کافی نیست.
1141- درهریک از غسلها لازم است شستن اعضای غسل به ترتیب باشد یعنی اول سر و پس از آن سمت راست و پس از آن سمت چپ.
1142- هرگاه آب پیدا نشود مگر به اندازه یکی از سه غسل آب در غسل اول مصرف می شود،واگر به اندازه دو غسل آب باشد در دو غسل اول مصرف می شود.
1143-هرگاه آب به اندازه غسلهای سه گانه پیدا شود اما سدر و کافور پیدا نشود احوط وجوب هرسه غسل با آب خالص می باشد.و حکم چنین است اگر یکی از آن دو پیدا شود.
1144- هرگاه ترس از آن باشد که بدن میت در حین غسل دادن متلاشی شود مانند کسی که سوخته یا زیر آوار مانده است،در این صورت بدل از غسل تیمم می کنند یک بار بدل از غسل آب سدر ویک بار بدل از غسل آب کافور و یک بار بدل از غسل آب خالص.

1145-تیمم به این صورت است تیمم کننده دستهای خودش را بر زمین می زند و به صورت میت می کشد و دوباره دستها را به زمین می زند و بر دستهای میت می کشد.
1146-درصورتی که آب برای غسل نباشد بدل غسل تیمم واجب است هرگاه بعد از تیمم و پیش از نماز بر میت آب پیدا شود غسلهای سه گانه واجب است،اگر آب برای هر سه کافی نبود، اگرآب به مقدار یک یا دو غسل باشد این آب در غسل اول یا غسلهای اول و دوم صرف می شود.
مستحبات غسل:
1147-مستحب است میت در حال غسل به سمت قبله باشد و احوط وجوب آن است و روی لوحه ای گذاشته شود تا آلوده نشود،ولوحه مثل تخت بلند باشد و طرف سر میت بالاتر از پاهای وی باشد تا آب در زیر وی جمع نشده و سرازیر گردد.
1148-مستحب است غسل زیر سایه سقف مانند باشد و چاهی سمت پاهای میت باشد که آب به آن بریزد.
1149- مستحب است غسل را از روی پیراهن بدهد به همان صورت که علی علیه السلام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را غسل داد و گریبان پیراهن را چاک بزند و بیرون آورد و لباس را از زیر میت بکشد. استحباب شکافتن پیراهن به اذن ورثه موکول است. عورت میت رابه جهت جلوگیری از نگاههای حرام بپوشاند. و مفصلها و انگشتان وی را اگر مانعی نباشد به نرمی و مدارا بمالد تا نرم شود و اگرمانعی باشد لازم نیست.
1150- مستحب است سر میت را با کف سدر بشوید و با خطمی وچوبک نیز ایرادی ندارد. وفرجش را با چوبک بشوید. موقع شستن اول قسمت راست سر را وسپس سمت چپ آن را بشوید و هر عضو از اعضای جسد میت را در هر سه غسل سه بار بشوید،و دستش را با نرمی در دو شستن اول به شکم میت بمالد مگر این که حامله باشد که در آن صورت مستحب نیست بلکه مکروه است .
1151- مستحب است غسل دهنده در سمت راست میت بایستد وبدن میت را بعد از غسل دادن و پیش از کفن کردن خشک کند.
مکروهات غسل :
1152- مکروه است آب غسل به مستراح بریزد. نشاندن میت،شانه زدن موی سرش، گرفتن ناخنها،کوتاه کردن موی سبیل، تراشیدن عانه، ونشاندن میت در میان دو پای کسی که او را غسل می دهد مکروه است.
کفن:
1153-واجب است میت با سه قطعه کفن شود ، و کمتر ازآن کفایت نمی کند مگر به موقع ناچاری،در آن صورت هرچه ممکن شود کافی است .
1154- کیفیت سه قطعه: منصوص و مشهور است به صورت پیراهن ،لنگ،لفافه،باشد. لنگ از ناف تا زانو،پیراهن از شانه تا نصف پاها را ولفافه طول وعرض بدن میت را می پوشاند. مستحب است لفافه به لحاظ طول به مقدار باشد که از هر طرف مقداری روی هم قراربگیرد.
1155- جایزنیست کفن غصبی و یا ابریشمی باشد، مرد و زن در این حکم برابرند. و جایز نیست مردار ویا پوست باشد چه ازحلال گوشت و چه حرام گوشت .
1156-واجب است میت را با مالیدن مقدار اندکی کافور مخصوصاً به سجده گاههایش حنوط دهند،مگر این که میت محرم باشد.
مستحبات کفن کردن:

1157- مستحب است غسل دهنده پیش از کفن کردن دستهایش را تا شانه و حداقل تا مرفق و پاهایش را تا زانو سه بار بشوید.
1158- مستحب است پارچه ای به طول سه مترونیم وبه عرض یک وجب به کفن مرد اضافه شود، رانها میت را به هم می چسبانند و آن پارچه را دور رانها تا هرکجا که می رسد محکم می پیچند تا با بیرون آمدن چیزی کفن آلوده نشود و این پارچه یمانی نام دارد و لازم است با طلا و ابریشم گلدوزی نشده باشد و گفته اند مستحب است پنجمی هم به کفن مرد اضافه شود. و گفته شده که هر دو به کفن زن نیز اضافه شود.
1159- افزودن عمامه بر مردان مستحب است وسط عمامه رابه پیشانی میت می گذارد و دور سرش را می پیچد و قسمتهای اضافی از طرف راست را در طرف چپ واضافی طرف چپ را در طرف راست سینه میت می گذارد، و در طول و عرض عمامه کافی است که هیئت عمامه در آید. مستحب است به جای عمامه،بر سر میت زن چارقدی اضافه و همچنین با پارچه ای پستانهای او را ببندد،و کفن را با نخ خودش بدوزد.
1160- مستحب است کفن از پنبه و سفید باشد مگر حبر یمانی، وبا ذریره که نوعی عطر سابیده خاصی است معطر گردد،و پیش از مرگ فرد آماده شود و مرغوب و قیمتی باشد. و میت را در لباسی که با آن نماز می خواند کفن کنند.
1161-مستحب است شهادتین و اقرار به ائمه سلام الله علیهم بر اجزاء کفن نوشته شود،اگر ممکن باشد با تربت حضرت امام حسین علیه السلام در غیر این صورت با انگشت،و اگر اسامی چهارده معصوم به ترتیب و سپس به نام میت نوشته شود بهتر است.
1162-مستحب است کافور را با دست خرد کنند ونه با سنگ و آنچه اضافه مانده بر سینه اش بریزند،و کمترین مقدار حنوط یک درهم و افضل از آنها چهار درهم و کاملتر از آن سیزده درهم و ثلث درهم است.
1163- گذاشتن دو چوبتر به اندازه تقریبی یک ذراع،نزدمیت مستحب است. یکی از آنها به طرف راست بدن میت،چسبیده به پوست بدن او از چنبره گردن تا هر کجایش برسد و دیگری در طرف چپ میت بین پیراهن و ملافه به همان طرزگذاشته می شود. مستحب است این چوبها از شاخه درخت خرما باشد و در نبودش از درخت سدر استفاده شود وگرنه خلاف وگرنه هر درختی که تر باشد.
مکروهات کفن کردن:
1164- کفن کردن میت با کتان، با پارچه سیاه،در کفنی که آستین نو برایش گذاشته اند ، معطر کردن کفن با غیر کافور و ذریره،با آب دهان آبکی کردن نخهائی که کفن را با آن می دوزند از مکروهات تکفین است. کفن اگر لباس برای پوشیدن باشد آستینهای آن را قطع نمی کنند و گذاشتن کافور در گوش و چشم میت مکروه است.
نماز میت:
واجبات نماز میت:
1165- موقع نماز بر میت واجب است جنازه رو به قبله باشد با این طرز که سروسینه اش در سمت راست و پاهایش در سمت چپ نماز گزار قرارگیرد و به پشت خوابانده شود.
1166-اگر به غیر از هیئت برایش نماز خوانند نماز باطل است و قبل از دفن نماز اعاده می شود: اگر به رو افتاده باشد به پشت می خوابانند و نمازش را دوباره می خوانند.
1167-نیت کردن در نماز،واستدامه حکم آن تا پایان نماز به تفصیلی که گذشت واجب است.

1168- گفتن نام میت شرط نیست بلکه اشاره کفایت میکند،و اگر به نیت شخص معینی نماز خواندند و بعداً معلوم شد که میت کس دیگری بوده است اقرب صحت نماز است و احوط اعاده کردن است.
1169- واجب است نماز میت رادر حال ایستاده بخواند و اگر ناتوان باشد نشسته می خواند ، اگر کسی نباشد که ایستاده برایش نماز بخواند . و اگر کسی پیدا شد که ایستاده نماز بخواند نماز اعاده می شود.
1170- نماز خواندن به تمامی کفار جایز نیست،خواه کتابی یا غیره و همین طور مخالف،مگر برای تقیه یا جهت ضرورتی ،در این صورت بعد از تکبیر چهارم او را لعن می کند و تکبیر پنجم را نمی گوید.
1171- نماز مانند سایر احکام میت واجب کفائی است. اگر کسی برآن قیام کند از دیگران ساقط می شود.
1172- آنکه بر ارث اولویت دارد در نمازش نیز اولویت با اوست و ولی بر اساس طبقات ارث است که در باب غسل گفته شد حتی اگر ولی یک زن باش. اولویت با اوست وجایز است نمازش رابخواند،بدون اینکه فرقی در مرد یا زن بودن میت باشد و برایش جایز است به دیگری اجازه دهد که او نماز میت را بخواند.
1173-هرگاه میت برای نمازش شخصی غیر از ولی را تعیین کند احوط این است که از ولی اجازه بگیرد و بر ولی واجب است اجازه بدهد و مخالفت با وصیت نکند.
1174- واجب است نماز بعد از غسل و کفن باشد،و اگر نماز جلوتر از غسل وکفن خوانده شود باطل است؛مگر این که غسل کردن یاکفن کردن یا هردو ممکن نباشد در این صورت نماز بر میت ترک نمی شود.
1175- واجب است نماز میت پیش از دفن باشد و اگر دفن متعذر باشد واجبات پیش از دفن ساقط نمی شود و اگر همه متعذر باشد بر او نماز می خوانند و ترک می کنند.
1176-خواندن نماز میت با جماعت مستحب است ولی امام از جانب دیگران چیزی از دعاها و غیر آن را به گردن نمی گیرد.
1177- احوط است که در پیشنماز شرایط امامت (عدالت،بلوغ،عقل،صحت نسب) مراعات شود،واگر پسنمازها مردند،پیشنمازها نیز مرد باشند و زنان پشت سر مردان نماز می خوانند.
1178-هرکس بعضی از تکبیرها را با جماعت درک کند مابقی را خود او پشت سر هم و بدون دعا به جا آورد.
1179-برای زن جایز است بر زنان پیشنمازی کند،جلوتر ازآنان نمی ایستد بلکه درصف زنان می ایستد ،و برایش جایز است در نمازهای واجب نیز پیشنماز باشد واین حکم خاص نماز میت نیست.
کیفیت نماز میت:
1180-نمازمیت شامل پنج تکبیر و چهار دعا است، اذان ، اقامه، قرائت فاتحه و سوره ،رکوع و سجده ، تشهد وسلام ندارد.
1181-واجب است مقدار واجب آن به عربی خوانده شود و زاید بر آن باهر لغتی جایز است.
1182- پنج تکبیر وبین آنها چهار دعا واجب است اگر میت مؤمن باشد، و اگر مخالف یا منافق باشد چهار تکبیر می گوید و بعد از تکبیر چهارم اورا نفرین میکند.
1183-برای نماز میت دعای خاصی نیست بلکه نمازگزار بعد از نیت، الله اکبر می گوید و شهادتین را می گوید و سپس تکبیر دوم را می گوید و بر محمد و آل او صلوات می فرستد و تکبیر سوم را می گوید و برای مؤمنین و مؤمنات دعا می کند و تکبیر چهارم را می گوید ومیت را اگر مؤمن باشد دعا می کند و اگر مخالف یا منافق باشد اورا نفرین می کند وبعد از دعای مؤمن تکبیر پنجم را می گوید و از نماز فارغ می شود. مرحوم بحرالعلوم طباطبائی رضوان الله تعالی علیه نماز میت را در بیت شعری خلاصه کرده است: «شهادتین والصلوه والدعا للمؤمنین وله موزعا »
1184-اگر قصد نماز مفصلی دارد بهتر است از نمازی که با اقتباس از اخبار و روایات معروف و مشهور شده استفاده کند.
بعد از تکبیر اول بگوید: «اَشهدُ ان لا اله الا الله وحدهُ لاشریک له،الهاً واحداً احداً فرداً صمداً حیاً قیوماً دائماً ابداً،لم یتخذ صاحبه ولا ولداً ،ولم یکن له شریک فی الملک ،ولم یکن له ولی من الذل وکبره تکبیرا،واشهدان محمداً عبده المنتجب ورسوله المرتضی ، ارسله بالهدی و دین الحق،لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون ،(و سپس این فقرات مبارکه را هم به آن اضافه کند) واشهد ان امیر المؤمنین علیاً واولاده المعصومین الاحد عشر و فاطمه الطاهره الصدیقه المعصومه الزکیه ،اولیاء ه و امناءه و اصفیاءه و اوصیاء ه و اوداءه و خلفائه، عباد مکرمون لا یسبقونه بالقول و هم بأمره یعلمون.»
«الله اکبر، اللهم صل علی محمد وآل محمد،و بارک علی محمد و آل محمد،وتفضل علی محمد و آل محمد، وارحم محمداً وآل محمد،و ترحم علی محمد وآل محمد، وتحنن علی محمد و آل محمد، کأفضل ما صلیت و بارکت وتفضلت و رحمت وترحمت وتحننت علی ابراهیم وآل ابراهیم انک حمید مجید،فعال لماترید،وصل علی جمیع الانبیاء والمرسلین والشهداء والصدیقین وملائکتک المقربین و عبادک الصالحین ،انک أرحم الراحمین»
« الله اکبر، اللهم اغفرللمؤمنین و المؤمنات و المسلمین و المسلمات، الأحیاء منهم والأموات، تابع اللهم بیننا و بینهم بالخیرات انک مجیب الدعوات غافر الخطیئات ما حی السیئات، انک علی کلشیی قدیر وبالأجابه جدیر.
الله اکبر،اللهم أن هذاالمسجی،أمامنا ، ابن عبدک وابن أمتک،نزل بک و أنت خیر منزول به ، اللهم انا لانعلم منه الاخیراً و انت أعلم به منا، اللهم ان کان محسناً فزدفی حسناته، و ان کان مسیئاً فتجاوز عن سیئائه، اللهم ارحمنا و ایاه و ارحمه وأیانا، واغفرلنا وأیاه واغفرله وأیانا ،اللهم احشره مع من کان یحبه ویوالیه ،و ابعده عمن کان بیغضه و یعادیه،اللهم ألحقه بنبیک وعرف بینه و بیننا ،و ارحمنا اذا توفیتنا یا الاه العالمین، اللهم اکتبه عندک فی أعلی علیین و اخلف علی أهله فی الغابرین، و اجعله من رفقاء محمد و آله الطاهرین ، و ارحمه و ارحمه و ایانا برحمتک یا أرحم الراحمین»
الله اکبر، همین که نماز را تمام کرد، بگوید:«ربناآتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه وقنا عذاب النار» .
1185- هرگاه میت زن باشد در دعای چهارم ،ضمیرهای مذکر را تبدیل به ضمیرهای مؤنث نماید.وبه جای هذا المسجی بگوید : «هذه المسجاه امامنا امتک وابنه امتک و ابنه عبدک بک....»
1186-اگر میت مخالف یا منافق باشد می گوید: «اللهم العن عبدک هذا الف لعنه مؤتلفه غیر مختلفه،اللهم اصله حر نارک و اذقه اشد عذابک فانه کان یوالی اعدائک و یعادی اولیائک ویبغض اهل بیت نبیک صلی الله علیه وآله»
1187- هرگاه میت مستضعف باشد و او کسی است که حق رانشناسد و آن را دشمن ندارد و دل به محبت کسی نبندد و آنچه می گوید از اقرار و انکار زبانی باشد . بعد از تکبیر چهارم می گوید: « اللهم اغفرللذین تابوا و اتبعوا سبیلک و قهم عذاب الجحیم »
1188- اگر میت مجهول الحال باشد و مذهب او شناخته نشود بگوید: « اللهم انک خلقت هذه النفس و انت امتها وانت تحییهاوانت اعلم بسر ائرها وعلانیتها منا و مستقرها و مستودعها اللهم و هذا عبدک لا اعلم منه شرا و انت اعلم به وقد جئناک شافعین بعد موته،فان کان مستوجیاً فشفعنا فیه و احشره مع من کان یتولاه.»
1189- اگر میت بچه باشد بعد از تکبیر چهارم بگوید: اللهم اجعله لنا ولابویه سلفنا و اجعله لهما فرطا واجعله لنا نورا و رشدا واعقب و الدیه الجنه انک علی کل شیی قدیر»

1190- در این نماز طهارت از حدث که با وضو یا غسل حاصل می شود واجب نیست بلکه با وجود آب تیمم نیز جایز است به طوری که درمسایل خواهد آمد ، وازاله نجاست، نیز از لباس و بدن واجب نیست.
1191- هرگاه نداند که میت مرد است، یا زن اگر خواست می تواند ضمیرها رابه قصد شخص یا جسد یانعش مذکربیاورد و اگر خواست می تواند به قصد جنازه یاجثه آنها را مونث بیاورد. حتی با علم به این که میت مرد است یا زن، نمازگزار اختیار دارد باتوجه به یکی از دو قصد ضمائر را مذکریا مؤنث بیاورد.
1192- هرگاه در عدد تکبیرها شک کند بنا را بر کمتر می گذارد.
1193- اگر دعاهای نماز میت را از بر نباشد جایز است از روی کتاب بخواند، بلکه ازبرهم جایز است.
1194- در نماز جایز نیست میت غایت باشد، بلکه واجب است در جلو نمازگزار باشد واز وی زیاد دور نباشد ، مگر برای پس از نمازها هرگاه صفها زیاد باشنددور بودن جنازه ضروری ندارد.
1195- جایز نیست در نماز میت جنازه خیلی بالاتر از نمازگزار باشدو نه جایز است نمازگزار ازمیت بالاتر باشد.
1196- فاصله ی زیاد در بین تکبیرها جایز نیست ، بلکه بین آنها موالات لازم است تا صورت نماز محو نگردد.
1197- احوط این است که نماز گزار واجد شرایط نماز باشد مثل پوشیدن عورتین، ایستادن رو به قبله، ترک صحبت ، ترک خنده، منحرف نشدن از قبله.
1198-واجب است میت نیز اگر عریان باشد عورتین وی پوشیده شود ولو با علف یا آجر یاخاک،و اگر اینها هم پیدا نشوند او را به پشت در لحدش گذاشته ونماز می خواند و پس از نماز در سمت راست بدنش می خواباند.
1199- هرگاه قبله مشتبه باشد اگر خوف از بررسی کردن دارد به سمتی که گمان می رود قبله باشد نماز می خواند.
1200- بر میتی نماز می خواند ه نمازش خوانده نشده است حتی اگر بر سر قبرش باشد و اگر چه بعد ازچند روز باشد و همین طور است اگر روشن شود نمازش باطل بوده است.
1201- هرگاه در اثنای نماز جنازه ای حاضر شد اختیار دارد که آن دو را در نماز شریک کند و بقیه تکبیرها را برای دومی تمام کند یا اینکه نماز اولی رابخواند و پس از آن نماز دومی را شروع کند.
1202- به زودی خواهد آمد که اگر قسمتی ازبدن میت پیدا شد اگر تنها سینه اش بود یا قسمتی که شامل قلب و اطراف آن بود بر او نماز خوانده و دفن می کند.
مستحبات نماز میت:
1203- مستحب است که نمازگزار با طهارت باشد، و این حکم گذشت که با بودن آب تیمم جایز است ولی طهارت با آب بهتر است.
1204- مستحب است کفش و نعلین را از پاها خارج کند و نماز را در جاهایی که معمول است بخواند .
1205- مستحب است نمازمیت باجماعت برگزار شود ونماز گزاران زیاد باشند ، و افضل زیاد کردن صفها است وبهترین صف آخرین آنهاست، مستحب است پیشنماز دروسط میت مرد وروبروی سینه زن بایستد.
مکروهات نماز میت:
1206- خواندن نماز اموات در مساجد مکروه است مگر در مسجد الحرام ، ولی در اوقات نمازکراهت ندارد، بنابراین اگر وقت نماز واجب زیاد باشد به نمازی که وقت خاص اوست شروع می کند و بعد از نماز میت را می خواند واگر بر میت ترس وجود دارد نمازمیت راپیشتر می خواند. و اگر وقت تنگ باشد نمازفریضه راشروع می کند.

دفن
1207- واجب است میت در صورت امکان در زیر خاک دفن شود تا بوی آن پراکنده نشود و جنازه میت از درندگان مصون بماند .
1208- گذاشتن جنازه در بنا یا تابوتی که در روی زمین قراردارد جایز نیست مگر در حال ناچاری.
1209- هرگاه دفن کردن در زیر خاک متعذر باشد هرچه امکان باشد جایز است، بردن میت به جائی که خاک آن سست باشد اگر امکان داشته باشد، در صورتی که به میت ضرری نرسد واجب است.
1210- وجوب مراعات شرایط بالا بستگی به امکانات دارد و اگر نباشد ساقط می شود و اگر تابوت گذاشته و در زمین بگذارند جایز است.
1211- واجب است میت را در قبر به سمت راست بدنش بخوابانند.
1212-اگر در دریا بمیرد و آوردن وی به خشکی ممکن نباشد بعد از غسل و کفن بر وی نماز بخواند، و سپس اورا در جعبه ای یا غیر آن گذاشته و به دریا می اندازند ، و رو به قبله قرار دادن وی به هنگام انداختن به دریا واجب نیست گرچه احوط است.
1213- دفن کردن کفار و فرزندان آنها در قبرستان مسلمانان ممنوع است و اگر کافری در قبرستان مسلمانان دفن شد از قبرستان بیرون می کنند ،و درجای دیگر دفن می کنند ، خواه زمین قبرستان موقوفه باشد و خواه نباشد.
1214- هرگاه زنی از اهل کتاب که از مرد مسلمانی چه از طریق صیغه و چه از راه شبهه حامل است بمیرد در مقبره مسلمانان پشت به قبله دفن می شود که بچه در بطن وی روبه قبله باشد.
مستحبات دفن:
1215- تشیع جنازه استحباب دارد به این صورت که انسان از پشت سر در یک طرف جنازه راه برود و درباره اش فکر کند و فروتن و افتاده باشد و با یاد مرگ از خواب غفلت بیدار گردد.
1216- مستحب است جنازه را از چهار طرف آن بردارد هر جوری که اتفاق بیفتد و بهتر است از سمت راست جلو تابوت شروع کند و آن را بر دوش چپ خود بگذارد سپس سمت راست عقب آن را، سپس سمت چپ عقب و آنگاه سمت چپ جلو را بر دوش راست خود بردارد.
1217- مستحب است در برداشتن تابوت نوبت مراعات شود تا همه در اجر شریک شوند.
1218- برای کسی که جنازه را میبیند مستحب است بگوید: «الحمدلله الذی لم یجعلنی من السواد المخترم،الله اکبر هذا ما و عدنا الله و رسوله و صدق الله ورسوله، اللهم زدنا ایمانا و تسلیما الحمد لله الذی تفرد بالقدره و قهر عباده بالموت»
1219- مستحب است عمق قبر به طول قد آدمی یا تا از گردن به پایین او کنده شود و لحد میت در سمت قبله قرار گیرد.
1220- مستحب است جنازه را در نزدیکی قبر سه دفعه بر روی زمین گذارند و پس از کمی صبر دوباره بردارند و مقداری راه ببرند و باز به زمین نهاده وصبر کنند وسپس بردارند تا از هول و هراس بیفتد ، زیرا قبر وحشتها و ترسهائی بزرگ دارد و بار سوم به آرامی بردارند و اگر مرد است از ناحیه سر و اگر زن است با عرض بدن به آرامی داخل قبر کنند و بر این اساس جنازه مرد را در کنار پاها و جنازه زن را در سمت قبله قرار می دهند.
1221- مستحب است کسی که میت را در قبر می گذارد سر وپا برهنه و درحال طهارت ،و گربیان باز باشد و موقع گرفتن جنازه بگوید «بسم الله وبالله علی مله رسول الله اللهم ایمانا بک و تصدیقا بکتابک ،هذا ما وعدنا الله و رسوله وصدق الله و رسوله اللهم زدنا ایمانا و تسلیما.»

1222- مستحب است به قبر گذارنده بندهای کفن میت را از طرف پاها و سرباز کند و صورت او را بر روی خاک بگذرد ومقداری از تربت امام حسین علیه السلام را با فاصله روبروی او قرار دهد. و شهادتین و اسامی ائمه سلام الله علیهم را بر او تلقین کند و برایش دعا کند ، سپس لحد را بپوشاند به طوری که خاک به روی جنازه نریزد و در پایان جهت احترام میت از طرف پاها از قبر بیرون بیاید.
1223- مستحب است حاضران (غیر خویشاوندان) خاک را با پشت دست خودشان به قبر بریزند ودر آن حال بگویند: « انا لله وانا الیه راجعون » وقبر با همان خاکی که خود داشته پر می شود و خاک دیگری بر آن نمی ریزند.
1224-مستحب است قبر به مقدار چهار انگشت باز از روی زمین بلندتر باشد و به شکل مربع مستطیل و هموار باشد و مستحب است روبه قبله ایستاده و به روی قبر از سمت سر به پایین و از پایین به سمت سر آب بپاشند وباقیمانده آب را به وسط قبر بپاشند.
1225- مستحب حاضران رو به قبله دست خود را به قبر گذاشته برای میت طلب رحمت کنند و این دعا را بخوانند (اللههم جاف الارض جنبیه و اصعد الیک بروحه و لقه منک رضوانا و اسکن قبره من رحمتک ما تغذیه به من رحمه من سواک» ومستحب است ولی یا هرکسی که او مأمور می کند بعداز برگشتن مردم با صدای بلند میت را تلقین دهد.
1226-تسلیت دادن به بازماندگان میت، ترغیب کردن ایشان به صبر و رضا در برابر قضای الهی قبل از دفن و بعد از آن مستحب است . مستحب است از روز فوت تا سه روز عزاداری کنند و خانواده میت را اطعام دهند ، واز طرف میت صدقه هدیه کرده و بای او دعا و استغفار کنند.
مکروهات دفن:
1227- برای مشایعت کننده خندیدن ، مشغول لهو و لعب بودن و قبل از دفن جنازه روی قبر نشستن ، با صدای بلند حرف زدن ، بدون تنپوش راه رفتن ، در پی جنازه آتش بردن ، خانمها را در تشییع جنازه شرکت دادن مکروه است .
1228-مکروه است آنکه جنازه را در لحد می گذارد یا روی لحد سنگ می گذارد از نزدیکان میت باشد مگر در زن (که در این صورت اقربای نزدیک به خصوص شوهر فرزندان و برادر و...اولویت دارند)
1229- بر روی قبر بارگاه ساختن مکروه است، مگر قبور پیامبران اوصیای آنان علیهم السلام که بنا وبارگاههای ایشان ثواب عظیم و اجر جزیل دارد.
1230- نشستن بر روی قبر وبازسازی آنها بعد از خرابی ، یاگل اندود کردن ، با آهک و گچ وسیمان تجدید نمودن مکروه است مگر به موقع اضطرار مانند اینکه ازجایی رطوبت به آن نفوذ کند. در بین قبرها خندیدن وبول کردن و قضای حاجت نیز مکروه است.
1231-گذاشتن دو میت دریک قبر در آن واحد مکروه است مگر در موقع ناچاری ، مانند کاری که انصار به فرمان رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم در جنگ احد انجام دادند. اما اگر قبر میتی را بکنند تا جنازه دیگری در آن دفن کنند اجماعاً حرام است.
1232- نقل کردن جنازه از شهری به شهر دیگر واز محلی به محل دیگر مکروه است مگر نقل کردن به مشاهد مقدسه و بقاع معظمه که مستحب است و اگر وصیت کند واجب است واگر دفن شد ووصیتی هم نکرده است نقل آن جایز نیست. واگر وصیت کرده جایز است خواه در آنجا که دفن شده به قصد امانت گذاشته شده است و خواه نه.
مسایل متفرقه:
1233- مرد را مرد غسل می دهد و زن را زن ، و از این حکم پسر بچه سه ساله استثنا شده است و زن می تواند عریان او را غسل بدهد و دختر بچه سه ساله را هم به همان شرایط مرد می تواند غسل بدهد.
1234- هرگاه از زنان کسی نباشد که زن را غسل دهد یکی از محرمهایش ازروی لباس او را غسل می دهد و محرم کسی است که ازدواج با او (به لحاظ نسبی یا سببی یا رضاعی ) حرام باشد. واگر محرمی نباشد یکی از زنان اهل کتاب او را غسل می دهد بعداز اینکه خود او به تعلیم یک مسلمانی غسل کند.
1235- اگر مردی نباشد که مردی را غسل دهد و زن محرمی هم نباشد که او را روی لباس غسل دهد مردی از اهل کتاب او را غسل می دهد بعد از این که خود اوبه تعلیم یکی از زنان مسلمان غسل کند.
1236- هرگاه از مردان حتی از اهل کتاب هم برای غسل مرد مسلمان پیدا نشد و زن محرمی هم پیدا نشد بدون اینکه او را غسل بدهند دفن می شود. و برعکس اگر از زنان مسلمان و زن اهل کتاب و از محرم ها هم کسی نبود تا زن مسلمان را غسل بدهد بدون غسل دفن می شود.
1237- شرط مثل هم بودن در غسل مربوط به زن وشوهر نمی شودآن دو می توانند همدیگر را به صورت عریان هم غسل بدهند بلکه هر یک از آنها در غسل آن یکی اولویت دارد.
1238- خثنای مشکل را فقط محارم او می توانند غسل بدهند واگر محرمی نداشته باشد بدون غسل دفن می شود
1239- مُحرِم یعنی آنکه در لباس احرام اس در تمامی احکام مانند کسی است که مُحِل است جز این که کافور را نه در غسل دادن او و در حنوط به او نزدیک نمی کند زیرا کافور از انواع عطرها است.
1240- میت مبتلا به آبله، میتی که بدن او سوخته و میتی که از متلاشی شدن پوست و گوشت و موی او ترس وجود دارد اگر دست بر او کشیده شود فقط آب بر وی می ریزد بدون اینکه بدن او لمس شود و اگر بیم آن باشد که با ریختن آب هم متلاشی می شود در این صورت به جای غسلها تیمم می کند.
1241- کسی که به لحاظ شرعی کشته خواهد شد یا با شمشیر یا با سنگسار شدن ،مرد باشد یا زن ، غسل می کند و حنوط می زند سپس به قتل می رسد و آنگاه کفن و پس از آن نماز دفن می شود.
1242- هرکس به فرمان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم یا یکی از ائمه معصومین علیهم السلام و یا به امر نائب خاص او در میدان جنگ و جهاد به قتل رسد و مسلمانان او را درک کنند در حالی که رمقی از حیات دارد و جان بدهد پس از غسل و کفن و نماز بر او دفن می شود و جبه و کفشهایش کنده می شود.
1243- اگرقتیل در میدان جنگ جان داده باشد غسل و کفن لازم ندارد،بر او نماز می خوانند و اگر لباس داشته باشد با همان لباس و بدن خون آلود دفن می شود و اگر عریان باشد به اتفاق همه علما کفن می شود.
1244- سقط اگر با رسیدن به چهار ماهگی و بیش از آن تام الخلقه باشد او را غسل و کفن کرده و حنوط نموده وبدون نماز دفن می کنند، و اگر تام الخلقه نباشد یعنی کمتر از چهار ماهه باشد به پارچه ای پیچیده وبدون غسل وحنوط به خاک می سپارند.
1245- هرگاه سینه میتی با محتویات پیدا شد او را غسل داده کفن می کنند و بعد از نماز دفن می کنند.
1246- هرگاه بعضی از اجزاء میت (غیر از سینه او) پیداشد اگر آن عضو دارای استخوان باشد پس از تغسیل و تکفین دفن می شود و اگر دارای استخوان نباشد بلکه گوشت تنها باشد ر خرقه ای پیچیده و دفن می شود اگر تنها استخوان باشد از باب احتیاط بعد از غسل و کفن کردن دفن می شود.
1247- زن خواه دائمی و خواه صیغه ای ، صغیره باشد یا کبیره ، به او دخول شده یا نه آزاد باشد یا کنیز، اطاعت کننده یا ناشزه ، دارا باشد یا فقیر در هرصورت کفن او به عهده شوهر اوست.
1248- کفن برده به عهده مالک اوست، دیگر واجب النفقه ها با او قابل قیاس نیستند ،وفرقی بین برده ای که از پدر و مادری برده متولد شده وبرده ای که تحت شرایطی می خواست آزاد شود و برده مطلق که چیزی از او آزاد نشده بود در این حکم یکی می باشند.
1249-بنده ای که درصدد آزادی خودش می باشد به همان مقداری که آزاد شده تکلیف از مالک او ساقط می شود و به نسبتی که بنده اوست تکلیف دارد. اگر نصف او آزاد است، نصف کفنش به عهده مالک است و اگر یک ثلث او آزاد است دو ثلث کفنش به عهده مالک است.
1250-سه قطعه اصلی کفن زن از اصل مال شوهر مانند سایر واجبات او برداشته می شود و مقدم بر وصیت و بدهی است و قطعه های مستحبی از ثلث مال شوهر او برداشته خواهد شد اگر وصیت کند.
1251- اگر میت پول خود را ندارد و لباسی هم ندارد که با آن دفن شود بذل کفن بر مسلمانان واجب نیست و اگر بذل کننده ای پیدا نشد بدو کفن دفن می شود و واجب کفائی بر مسلمانان همان کفن کردن است یعنی به کفن گذاشتن و نه کفن دادن و دیگر تجهیزات میت، مانند سدر و کافور ، و آب نیز همین حکم را دارد. بذل کفن از مال زکات جایز می باشد بلکه از باب احتیاط واجب است.
1252-همه ی واجبات میت و بدهی های او حتی خمس و زکات اگر داشته باشد و قطعات واجب کفن او و تجهیزاتی که بر او واجب است همه از اصل مال برداشته می شود چه وصیت کند و چه نکند.
1253-هرچه از بدن میت جدا شود مانند پوست، مو، انگشت ، کف دست و غیره ،در داخل کفن با او دفن می شود.
1254- اگر بچه ای در داخل شکم مادر بمیرد و مادر زنده باشد، اگر بیرون آوردن جنین به وسیله ای ممکن باشد واجب است او را سالم بیرون بیاورند واگر امکان ندارد مگر قطعه قطعه کردن برای حفظ مادر همین کار را می کنند. اگر برای این کار قابله ای استاد و ماهر وجود داشت چه بهتر، و اگر نبود محارم او اگر باشند و بتوانند برای این کار اقدام کنند در غیر این صورت از مردان بیگانه استفاده کنند و اگر طبیبی باشد از دیگری مقدم است.
1255- اگر زن حامله ای بمیرد و بچه در شکم او زنده باشد شکافتن بطن او و بیرون آوردن جنین واجب است ،سپس محل شکاف بخیه شده و او را غسل می دهند و حنوط و کفن می کنندو بعد از نماز به خاک می سپارند.
1256- نماز هدیه به میت در شب دفن او مستحب است و آن بر اساس روایتی دو رکعت است در رکعت اول بعد از حمد آیه الکرسی و در رکعت دوم بعد حمد ده مرتبه سوره قدر می خوانند و پس از نماز می گویند: اللهم صل علی محمد و آل محمد با رخدایا ثواب این نماز را به قبر فلان کس بفرست و چهل نماز به همین صورت با قصد قربت به طوری که معروف و مشهور است بر او هدیه می شود یک نف هم جایز است بخواند.
1257- اگر میت به محل دیگری مانند عتبات مقدسه نقل شود نماز لیله الدفن او تا شب دفن وی به تأخیر می افتد.
1258- گریه به میت حتی اگر با صدای هم باشد حرام نیست بلکه جایز و خوب است به خصوص که موجب آرامش دل سوخته نزدیکان او دیگران شود، مگر اینکه گریه همراه با نارضایتی درمقابل خواست و اراده ی خدای تعالی باشد که در این صورت حرام است.
1259-آنچه گفته اند گریه بر میت از چیزهایی است که او را در قبرش اذیت میکند اصلی ندارد،و گریه ای که ناشی از عدم تحمل و ناصبوری باشد حرام نیست ،ولی موجب می شود انسان اجر و پاداشی نگیرد . به شرطی که توأم با نارضایتی ازقضای الهی نباشد که در این صورت حرام است.
1260- سیلی به صورت زدن، موی سر وصورت را کندن ، صورت را با ناخن خراشیدن ،لباس پاره کردن به خاطر میت جایز نیست ولی لباس پاره کردن در مرگ پدر و مادر ایرادی ندارد.

1261- بانوئی که درمصیبت موی خود را قیچی کرده کفاره ماه مبارک رمضان و اگر آنها را کنده یا صورت خود را خراش داده کفاره قسم به گردن دارد.
1262- اگر پدری در مرگ پسرش و مردی در مرگ همسرش لباس خود را پاره کند باید کفاره قسم بدهد.وکفاره قسم اطعام ده مسکین است یا لباس پوشاندن به آنها یا آزاد کردن بنده ای مؤمن.
1263- نوحه خواندن بر میت چه با نظم وچه با نثر ایرادی ندارد مادامی که در مضمون آن دروغی نبوده ومشتمل بر (وای؛ایوای،وای برمن،هلاک شدم) نباشد. و گرفتن اجر و مزد بر ای نوحه خواندن اشکالی ندارد.
1264- نبش قبر مرد و زن مؤمن به دلیل هتک حرمت آنها جایز نیست حتی اگر میت دیوانه یا بچه باشد، مگر اینکه علم و یقین حاصل کند به اینکه متلاشی شده است و از بین رفته است و چیزی از او باقی نمانده است. در این صورت نبش قبر او جایز است، ولی گمان در این باره کفایت نمی کند.
1265-حرمت نبش در خیلی از موارد استثنا شده است که بعضی از آنها ذکر می شود: 1-اگر میت بدون غسل،با غسل ناقص،با غسل غلط،دفن شده باشد نبش واجب است. 2- اگر بدون کفن،با کفن غصبی،کفن غیر مجاز مانند پوست حیوان حرام گوشت، با کفن ابریشمی دفن شده باشد. 3- اگر درمکان غصبی ، در مقبره کفار، یا برای هتک حرمت در مستراح،در مزبله، دفن شود یا غیر از سمت قبله ،یا با میتی کافر دفن شود. 4- اگر بدون اذن ولی ذفن شده یا در غیر آن محلی که وصیت کرده بود دفن شده باشد. 5- اگر وصیت کرده باشد جنازه اش به مشاهد مقدسه نقل شود ولی از روی جهالت یا غفلت یا فراموشی یا به عمد درولایت خودش دفن شده باشد. 6- اگر برایش از ناحیه دشمن، حیوانات درنده ، آمدن سیل و غیره هراس باشد که شرعاً کندن قبرش راجح باشد و موجب هتک حرمت او نشود. 7- اگر اثبات حقی شرعی یا امر ضروری دیگری،به نبش قبر و رؤیت شخص او منوط باشد.
1266-اگر بدن میت بعد از کفن کردن، یا کفن او به نجاستی آلوده شود شسته می شود ،و اگر کفن او بعد از گذاشتن در قبر آلوده شود آن قسمت بریده می شود در صورتیکه قسمت آلوده جای زیادی نباشد که بریدن آن موجب بازماندن جسد میت شود که در صورت اخیر کفن را می شویند یا عوض می کنند.
1267- اگر میت بدون نماز یا با نمازی که کافی نبوده دفن شود نبش قبر او جایز نیست بلکه نمازش کنار قبرش خوانده می شود.
1268-هرگاه در زمینی بدون اذن مالک دفن شود به مالک جایز نیست دستور اخراج اورا بدهد،اما اگر در اثر آمدن سیل،حمله حیوان درنده، باز شد قبر به وسیله کفن دزد و غیره جنازه بیرون آمد مالک زمین حق دارد که از دفن مجدد آن در زمین خودش مانع شود.
1269- مخفی کردن مرگ کسی از همسر و فرزندان واقوامش سزاوارنیست.
1270- مؤمن شایسته است کفنی را آماده کند و درخانه نگه دارد و مکرر به آن بنگرد ،بطوری که سزاوار است قبری برای خود آماده کند و اگر چه صحیح وسالم باشد وهر روز قبرش را زیارت کرده و در آن قرآن بخواند.
1271- احسان کردن زمین برای دفن مؤمن مستحب است حتی اگر میت غنی باشد،چنانکه کفن دادن بر او مستحب است و هرکس مؤمنی را کفن بدهد مانند آن می باشد که تا روز قیامت ضامن لباس او شده است.
1272-و کندن قبر مؤمن،غسل دادن نیز مستحب است، زیرا هرکس مرده ی مؤمنی را غسل بدهد، خدای تعالی گناهانش را می شوید. مانند روزی که مادرش او را به دنیا آورده است.
غسل مس میت:
1273- هرکس بدن میت مرده انسان را پس از سرد شدن وقبل از غسلهای سه گانه مس کند بر او واجب است غسل مس بجای آورد. خواه میت صغیر باشد یا کبیرمسلمان باشدیا کافر، خواه مس با اختیار باشد یا با اضطرار ، درخواب باشد یا در بیداری ، مس کننده کبیر باشد و عاقل باشد یا صغیر و دیوانه فرقی نمی کند.
1274-اگرطفل صغیر ممیز باشد غسل می کند و غسل اوصحیح است وگرنه تا رسیدن به سن بلوغ یا تا موقع ممیز شدن صبر می کند و آنگاه غسل می نماید.
1275- هرگاه تمام بدن مرده انسانی سرد نشده باشد موجب غسل مس میت نمی شود اگر چه قسمتی از بدنش سرد شده باشد،و اگر غسلهای سه گانه میت تکمیل شده باشد باز هم مس کردن آن میت موجب غسل نمی شود.
1276- ولی اگر غسلهای سه گانه میت تکمیل نشده باشد و اگر چه بعضی از آنها تکمیل بشود غسل واجب می شود،مثلاً اگر غسل سر او با هر سه غسل تکمیل شود و غسل با آب خالص طرف راست و چپ او بماند وانسان همان قسمتی را که غسل آّب خالص داده نشده است مس کند غسل مس میت بر او واجب می شود.
1277-هرگاه لباس مرطوب میت یا مو وناخنهای او را مس کند، و نیز اگر موی آدمی یا ناخنهای او بدن میت را مس کند، غسل واجب نمی شود ،گرچه در خصوص مس ناخنها اشکالی شده است و از باب احتیاط چه ناخن میت را مس کند و چه با ناخن او را مس کند غسل را به جای آورد.
1278- احتیاط شدید در غسل مس میت است وقتی استخوان خالی از گوشت مرده مس شود.
1279- مس دیگر فضلات میت موجب غسل نیست مثل عرق ،خون، چرک ، بول، و غائط.
1280- قطعه ی دارای استخوان که از بدن انسان جدا شده چه موقعی که زنده بود و چه بعد از مردن، اگر سرد باشد و کسی آن را مس کند غسل بر وی واجب است، حتی اگر این قطعه دارای استخوان از بدن خود شخص جدا شود.
1281- در مس کردن استخوان خالص، غسل مس میت من باب احتیاط واجب است. به خصوص که یک سال از انفصال آن نگذشته باشد.
1282- در مس دندان جدا شده از انسان زنده اگر مقدار قابل توجهی گوشت داشته باشد،احوط این است بر او غسل واجب است.ولی اگر مقدار اندکی گوشت داشته باشد غسل واجب نیست و در مس دندان جدا شده از میت واگر چه خالی ازگوشت باشد احوط غسل کردن است.
1283- مس بدن شهید غسل ندارد همچنین مس بدن کسی که سنگسار شده یا به قصاص کشته شده است اگر قبل از سنگسار شدن و یا پیش از قصاص غسل اموات بجای آورده باشند غسل مس میت نیست. مس مرده حیوانات و مس بدن انسانی که شک داریم سرد شده یا نه ، و مس کردن چیزهایی از انسان که شک داریم از آنها است که غسل لازم دارد یا نه،همچنین مس نافی که از بچه قطع می شود غسل ندارد.
1284- اگریکی از اعضای انسان خشک شود و بمیرد اما به بدن متصل باشد مس آن موجب غسل نیست. حتی اگر قطع شود ولی جدا نگردد بلکه مثلاً یا پوستی آویزان باشد باز هم غسل ندارد،اما به محض جدا شدن هرکس با آن مس کند غسل بر وی واجب است.
1285- مس میت حدث اکبر به شمار نمی آید بلکه در حکم حدث اصغر است و وضو را باطل می کند(بنابراین پس از غسل مس میت برای نماز بایدوضو گرفت)
1286- خواندن سوره سجده و ورود به مساجد و مشاهد مقدسه ، وایستادن در آنها جایز است برای کسی که غسل مس میت در گردن دارد و نزدیکی با او اگر زن باشد جایز است.

1287-بین مس میت وحدث اصغر تفاوتی وجود ندارد مگر درموجب غسل بودن،وغسل مس میت مانند غسل جنابت است با این تفاوتی که غسل جنابت وضود ندارد.
غلسهای مستحبی
غسل جمعه
اخبار درفضل غسل روز جمعه زیاد است این غسل مسحب مؤکد است و بعضی از فقها به وجوب آن قائلند به طوری که از کلیتی و صدوق وشیخ بهایی حکایت شده است زیرا بعضی از روایات مربوط به این غسل با لفظ وجوب دارد شده است. در خبر آمده است که: «انه علی کل ذکرو انثی من حر وعبد» یعنی غسل جمعه بر هر مرد و زن چه آزاد و چه بنده واجب است. و در خبر دیگر آمده که «الغسل واجب یوم الجمعه » غسل در روز جمعه واجب است. و در بعضی از اخبار آمده که غسل می کند و نماز را اعاده می نماید اگر غسل را فراموش کرده باشد در صورتی که وقت نماز باقی باشد وگرنه نمازش گذشته است. واما در نزد ما مستحب مؤکد است و به جهت تأکید با کلمه وجوب تعبیر شده است چنانچه زیارت حضرت حسین علیه السلام با کلمه ی وجوب تعبیر شده و امثال آن زیاد است. در بعضی از روایات است که (غسل جمعه پاک کننده و کفاره گناهانی است که بین جمعه تا جمعه ی دیگر بوده است) ودر بعضی از روایتها است که (از جمعه تا جمعه برای شخص موجب پاکیزگی می باشد ) و غیر این اخبار که در فضیلت وثواب واجر آن زیاد بلکه در حد متواتر آمده است،پس سزاوار است مؤمن اگر معذور نباشد آن را ترک نکند. حتی در روایات آمده که اگر فراموش کرد یا به عمد آن را ترک نمود،روز شنبه قضا کند،بلکه در بعضی از روایات وارد شده که اگر بداند و یا گمان کند که روز جمعه به خاطر سفر یا نبود آب یا غیر آن غسل برایش مقدور نخواهد شد روز پنجشنبه یا شب جمعه آن رابه جای آورد.
مسائل:
1288- وقت غسل جمعه ازطلوع صبح صادق تا زمان ظهر روز جمعه است و هرچه به ظهر نزدیکتر باشد بهتر است.
1289- غسل جمعه در روزپنجشنبه و شب جمعه جایز است اگر ازنبودن آب باکی باشد واگر پیشتر انجام داد و روز جمعه امکانات غسل فراهم آمد مستحب است دوباره انجام دهد.
1290- قضا کردن غسل جمه فقط درروز شنبه جایز است گرچه بعضی احتمال داده اند روزهای دیگر هم قضای آن جایز است.
1291-نیت غسل جمعه اگر قبل از ظهر روز جمعه باشد به نیت ادا است و اگر بعد از ظهرباشد به نیت غسل جمعه (نه ادا و نه قضا) واگر روز شنبه باشد به نیت قضا است.
1292- غسل جمعه بطور مطلق عوض وضو کفایت نمی کند واجب است قبل ازآن یا بعد از آن وضو بگیرد و بهتر است قبل از آن وضو بسازد.
1293-غسلهای مستحبی بعضی ها زمانی و بعضی ها مکانی وبعضی ها فعلی اند ،و فعلی دوگونه است: 1- برای کاری که در گذشته بوده. 2- برای کاری که در آینده خواهد بود بر این اساس غسلهای مستحبی چهار گونه می شوند:
قسم اول: زمانی، مثل غسل روز جمعه، غسل شب اول ماه مبارک رمضان، غسل روز اول ماه مبارک رمضان ،در آب سرد می نشیند ، آب جاری بهتر است و کف دستهایش راپر کند وچهل بار بر سر خودش می ریزد، غسل شب پانزدهم ،شب هفدهم، نوزدهم ، بیست ویکم، بیست وسوم، دوبار(دراول شب و درپایان شب ) ودر هر شب دهه آخر ماه مبارک، غسل روز عید فطر ، روز عید قربان وقت غسل واین دو عید از طلوع فجر تا هنگام ظهر است و مستحسب است موقعی که می خواهد غسل کند بخواند: «اللهم ایمانا بک و تصدیقا بکتابک و اتباع نبیک صلی الله علیه و آله» و در پایان غسل بگوید : « اللهم اجعله کفاره لذنوبی و طهر دینی اللهم اذهب عنی الدنس » و غسل اوشب ماه رجب و نیمه آن بیست و هفتم (روز مبعث )و آخر آن و روز (دحوالارض) بیست و پنجم ذی العقده و روز نیمه شعبان و روز هشتم (ترویه ) و روز نهم (عرفه ) و روز هیجدهم (عید غدیر ) روز (مباهله ) بیست و چهارم روز (خاتم بخشی ) بیست و پنجم ذی الحجه ،روز عید نوروز که روز وردود خورشید در برج حمل و ظاهراً روز جلوس مولی الموحدین در مسند خلافت است و غسل هر شب جمعه.
دوم : غسل مکانی، برای دخول مشاهد مقدس ائمه سلام الله اجمعین و زیارت آن بزرگواران ، و مسجد پیامبر بزرگوار اسلام و زیارت حضرتش و دخول حرم،و ورود به مکه مکرمه، مسجد الحرام و کعبه مقدسه.
سوم: غسل کردن برای کاری که شده است مثل کشتن مارمولک، غسل مس میت بعد از غسلهای سه گانه ، غسل دیدن جسد مصلوب مسلمان اگر سعی کند جسد میتی را ببیند که دار کشیده شده است: اگر دار کشیده مظلوم واقع شده غسل مستحب است اگر چه همان روز اول او باشد و اگر دار رفتن او حق بوده غسل مستحب است. اگر سه روز بعد به جهت دیدن او رفته است. غسل کوتاهی کردن در خواندن نماز کسوف و خسوف به موقع گرفتگی کامل، غسل برای شارب خمر موقع خوابیدن ، غسل زن اگر خود را برای دیگری معطر کند، در خبر آمده است: (هرزنی که خود را برای غیر شوهرش معطر سازد نمازش پذیرفته نمی شود تا از برای عطر زدنش غسل کند مثل غسلی که برای جنابت می کند.) غسل برای بچه زمانی که متولد می شود یا تا سه روز یا تا هفت روز.
چهارم: غسلها جهت کارهایی که انجام خواهد داد مانند غسل زیارت یکی از ائمه معصومین علیهم السلام چه از دور و چه از نزدیک ، غسل برای برداشتن تربت حضرت حسین علیه السلام، غسل به موقع مسافرت ، غسل برای نماز استسقاء، غسل توبه ازکفر ونفاق، غسل در مقام شکایت به خدا و تظلم ازظلم ظالم بطوری که در محلش آمده ازغسل و نماز و دعای تظلم (دادخواهی ) غسل برای پوشیدن لباس احرام عمره و حج و بعضیها به وجوب آن رأی داده اند ، غسل طواف حج یا عمره یا طواف نساء غسل وقوف در عرفات، وقوف درمشعر، غسل برای قربانی ، غسل برای سر تراشیدن ، غسل بای نماز استخاره یا خود استخاره، غسل در شروع به عمل ام داود، غسل برای دیدن یکی از امامان بطوریکه از حضرت امام موسی بن جعفر علیهما السلام نقل شده است: (فرمود : هرگاه بخواهد سه شب غسل می کند و با ایشان مناجات می نماید و پس از آن ، آن بزرگوار رادر خواب می بیند) و غسل برای نماز حاجات.
1294- اگر مکلف غسلهای متعددی دارد یا همه واجب یا مستحب ، ویا بعضیها واجب، بعضیها مستحب ، یک غسل به قصد قربت از بابت همه غسلها بدون معین کردن آن کفایت می کند.
1295- اگر بعضی را قصد کرد اگر جنابت را قصد کرد از دیگری کفایت میکند و اگر غیر آن را قصد کرده از غسل جنابت کفایت نمی کند و سابق بر این حکم گذشت.
1296-غسلهای یاد شده یعنی هر غسل مستحبی ، ازبابت وضو کفایت نمی کند و بهتر است قبل از غسل وضو بگیرد و سپس غسل کند حتی غسل جمعه ، همچنین است بطوریکه گذشت.
1297- اگر از غسل کردن معذور باشد تیمم جای همه آن غسلها را می گیرد.



منبع : كتاب احكام الشريعه جلد 1