كتاب احكام الشريعه جلد 1 در عبادات ( مطهرات)
مربوط به بخش : 1- حضرت آیت‌الله المعظم حاج میرزا عبدالرسول احقاقی(ره)


مطهرات
انواع
مطهرات و احکام آنها
اول: آب
دربین مطهرات از همه مهمتر می باشد زیرا هر چیزی را که نجس شده باشد بدون استثنا پاک می کند، در صورتی که مطهرات دیگر این طور نیستند، و هریک از آنها چیز خاصی را پاک می کنند و کیفیت تطهیر با آب را در باب طهارت به تفصیل شرح دادیم واینجا نیز بعضی از مسایل مهم و مورد ابتلا را می آوریم:
929- اگر داخل تنور مردار شود و دو بار آب را به محلی که آلوده شده بریزند پاک می شود و در هربار آبی را که در ته تنور جمع شده با پارچه ی تمیزی بر می دارند تا همه ی تنور پاک شود، و می شود با خاکستر یا خاک آب جمع شده در ته تنور را بپوشانند. باید قبل از ریختن آب و شستن نجس ، عین از آن زایل شود.
930- به محض رسیدن آب جاری یا کر به تنور نجس شده با وسایلی که امکان دارد بعد از زایل شدن عین نجس پاک می شود،و احتیاجی به تکرار بار دوم نیست،ته تنور نیز بدون اشکال پاک می شود برای اینکه در این صورت غساله پاک است.
931- باران نیز-پس از زوال عین –اگر به چنین تنوری ببارد یا مثلاً از طریق ناودان به موقع بارش باران به آن برسد آن را پاک می کند.
932- به همان صورت که در تنور گفتیم،حوض خالی نیز اگر با مردار آلوده شد پاک می شود.
933- همین طور ظرفهایی که قابل انتقال نیستند مثل ظرف سفالی بزرگ،دیگ،بزرگ ، تطهیر می شوند. مسأله تطهیر امروزه،با لوله کشی هایی که از رودخانه ها و نهرها یا ازمخزنهای بزرگ پراز آب شده است ساده و آسان گشته است و به وسیله ی شیر آب یا شیلنگ آب به جاهایی که نجس شده می رسد وبه مجرد اتصال آنها را پاک می سازد.
934- برای پاک کردن مو(مانند زلف بانوان)بعداز زوال عین احتیاجی به فشار دادن نیست بلکه ریختن آب بر روی مو جاری شدن آن کافیست.

935- در پاک کردن لباس متنجس و امثال آن با آب اندک ، بعد از زوال عین آب را بر آن می ریزد تا به همه ی اجزایش نفوذ کند و سپس آن را محکم می فشارد و بار دوم آب بر آن می ریزد و پاک می شود.
936- هرگاه پاک کردن لباس یا نظایر آن با آب کر یا جاری باشد کافیست که یک بار به آب فرو برود بعد از این که عین زایل شد وآب به همه ی اجزای آن نفوذ کرد پاک شده است.
937- باقیمانده ی مقداری از صابون و غیره،درلابه لای لباسی که آن را شسته وپاک کرده اند ،اشکالی ندارد.
938- زمین های سفت وسخت و جاهایی که با موزاییک و کاشی یا آجر فرش شده در صورتی که با نجس آلوده شوند در پاک کردن آنها دوبار آب ریختن به وسیله آفتابه ویا ظرفهای دیگر پس از زایل شدن عین نجس کفایت می کند،اما آبی که از این طریق درمحلی جمع می شود نجس است به طوری که در مسأله تنور وغیر آن گذشت.
939- زمین سست پوشیده از ماسه و شن که آب در آن نفوذ می کند و فرو می رود اگر نجس شد ظاهر آن با دو بار آب ریختن پاک می شود.
940-اگر زمین خاکی نجس با ریختن آب تبدیل به گل می شود پاک کردن آن با آب قلیل مشکل است ،مگر این که بر آن آب بپاشند و آفتاب بر آن بتابد و خشک کند. ریختن کر،باریدن باران و گذراندن آب جاری نیز آن محل را پاک می کند.
941- اشیاء ساخته شده از پوست حیوانات پاک مانند کمربند وکفش ، وقتی نجس شوند با ریختن دوبار آب قلیل پاک می شوند و فشار دادن آنها لازم نیست.
942- به همین نحو است حصیر و اشیایی که از نی،برگ و پوست درختان، شاخه وبرگ خرماوساقه های گندم ساخته می شوند، با دوبار آب ریختن بدون آنکه آنها را بفشارند پاک می شوند.
943- اشیاء یاد شده اگر دوخته شده باشند یانخ مخلوط باشند خواه از پشم باشد یا از پنبه ، با آب ریختن پاک نمی شوند، و آنها را باید با آب کثیر یا باران ویا جاری پاک کرد زیرا در طهارت آنها فشردن لازم است واین اشیاء رانمی شود فشرد.
944- اگر غساله به جاهای پاک جامه یا بدن وغیره برسد ایرادی ندارد، زیرا تطهیر محل متنجس پاک شده واحتیاجی به پاک کردن ندارد.
945- آنچه در پاک کردنش لازم است مثلاً دو بار آب بریزیم و بشوئیم، واجب نیست این کار پشت سرهم انجام گیرد، وفاصله افتادن در بین آنها ایرادی ندارد،اگر چه آب قبلی رفته و خشک شده باشد. البته اگر متنجس از چیزهایی باشد که باید آب آن با فشار دادن گرفته شود واجب است آن را بافشار گرفته باشیم.
946- زیور آلاتی که ازنقره ،مس و آهن به وسیله ی مشرک ساخته شود و معلوم باشد با دستهای مرطوب خود مبادرت به این کار کرده است، یا سازنده ی آنها مسلمان باشد ولی در حال ذوب نجسی یا متنجسی با آن ملاقات کند، به نجاست آنها حکم می شود و ظاهر آنها با آب قلیل یا کثیر پاک می شود وایرادی در استعمال آنها نیست.
947- اما اگر باطن آنها با کندن،شکستن یا ذوب شدن ظاهر شود باز هم شستن آنها کفایت می کند.
948- همین طور است چیزهایی که مشرک یا کافر از گل می سازد و با دستهای خود با آنها مباشرت دارد یا مسلمان آنها را از گل مردار درست کند امثال کوزه وکاسه و غیره . اینها پاک نمی شوند مگر با قراردادن آنها در آب کر یا جاری تا به همه ی اجزاء آنها نفوذ کند.
949- نباتی که از شکر ساخته شده اگر نجس شود به وسیله ی آب کثیر یاقلیل پاک می شود، اما اگر در حالی که شکر مذاب بود نجس شود و نبات از آن ساخته شود پاک نمی شود.

950- همچنین است سنگ نمک، در صورت نجس شدن با آب قلیل و یا کثیر می شود آن را شست و تطهیر کرد.
951- اگر غذا در داخل دهان، با خونی که از لثه ها بیرون آمده یا با نجس ومتنجسی که در بیرون ، به آن رسیده آلوده شود وچیزی از آن غذا در لابه لای دندانهای باقی بماند با سه بار مضمضه کردن پاک می شود.
952- همچنین اگر غذای آلوده به نجس بخورد، یا در حالی که طعامی در دهان دارد آب متنجس را بنوشد آنچه در لابه لای دندانها باقی مانده با سه بار مضمضه کردن پاک می شود.
953- دستها و امثال آن که چیز نجس را بر می دارند با تطهیر همان چیز ، پاک می شوند و تطهیر دوباره لازم نیست.
954- اگر گوشت در اثنای پختن نجس شود باید آن را در کر یا جاری فرو ببرد تا آب به تمامی اجزاء آن برسد و پاک شود.
955- با آب قلیل هم می شود آن را پاک کرد باریختن آن مقدار آب که یقین کنیم آب به تمامی اجزاء آن نفوذ کرد.
956- آرد و خمیری که نجس شده اند ،اگر آنها را به نان تبدیل کنیم و به کر یاجاری فرو ببریم تا آب به همه ی اجزاء آن نفوذ کند پاک می شود.
957- شیری که نجس است هرگاه تبدیل به پنیر و سپس در آب کر یا جاری داخل گردید و آب تمامی اجزایش نفوذ نمود پاک می شود.
دوم: زمین
958- زمین پا می کند خواه خاکی و خواه ماسه ای و خواه سنگی باشد همین طور است اگر با آجر یا کاشی یا بتون یا آسفالت مفروش شود بنابراین هرچه در عرف به آن زمین گفته شود پاها و کفشها را با انواع و اقسامی که دارد پاک می کند حتی کسی که پایش کج است با روی پا یا روی کفش راه می رود با راه رفتن یا کشیده شدن پاک می شود.
959- زایل شدن نجس از آنها واجب است یا قبلاً یا با راه رفتن و یا با کشیده شدن بر روی زمین.
960-زمینهایی که با آهن یا تخته یا غیر آنها از معادن و مصنوعات مفروش شوند چیزهایی را که گفته شد پاک نمی کنند ،و همین طور زمینهایی که در آنها انواع و اقسام سجاده پهن شده و یا با حصیر پوشش خورده است پاک نمی کنند.
961- همین طور پاک نمی کند اگر پوشیده با گیاهان و سبزیجات باشد.
962- واجب نیست زمین خشک باشد بلکه پاک می کند اگر مرطوب و یا خیس باشد ،آری گل موجود در روی زمین پاک نمی کند.
963- شرط نیست پاک باشد ،بلی باید نجاست آن مسری نباشد.
964- در انواع کفشها به طوری که گفتیم یا کفشهایی که از مواد مصنوعی جدید ساخته شده اند زمین زیر همه ی آنها را پاک می کند.
965- زمین دستها و زانوهای کسی را که با آنها راه می رود،و همین طور تخته ای را معلول با آن راه می رود و عصا و نوک نیزه را پاک نمی کند.

966- زمین تنها آن قسمت از پا را که با زمین برخورد دارد پاک می کند پس لابه لای انگشتان یا گودی پا را اگر آلوده شدند و آن قسمتها را که موقع راه رفتن با زمین برخورد ندارند پاک نمی کند ،ودر کفش نیز به همین صورت است.
967- رنگ و بوی نجس هرگاه عین آنها با راه رفتن و کشیده شدن از بین رفت مسأله و مشکلی نیست.
968- هرگاه نجس به داخل کفش نفوذ کرد یا به روی آن راه یافت با پاک شدن زیر کفش پاک نمی شود بلکه با آب پاک می شود.
969- زیر پا یا کفش با راه رفتن در روی زمین پاک می شود حتی اگر نجس شدن را نداند و نداند که راه رفتن آنها را پاک می کند یا از این مسایل غافل باشد یا مجبور و ناچار از راه رفتن بشود بنابراین به دانستن و قصد و اختیاری نیازی نیست.
سوم : آتش
970- آتش هر چیز نجس یا آلوده به نجس را پاک می کند هرگاه آنها را بسوزاند وبه دود و خاکستر تبدیل کند مانند غائط ، حیوان مرده، وآنچه عیناً نجس است.
971- در پاکی دوشرط است که اجزاء کوچک و قابل احساس نجس در آن ملاحظه نشود به طوری که موقع سوختن بعضی از روغنها چنین است.
972- آتش پاک نمی کند چیز نجس یا آلوده به آن را اگر تبدیل به زغال کند،و همین طور تنور یا خمیری را که با نجس آلوده شده و تبدیل به نان می شود پاک نمی کند .
چهارم : آفتاب
973- خورشید با تابش و خشکاندن پاک می سازد چیزهای نجسی را که اینجا یاد آوری می کنیم.
974- خورشید زمینهای خاکی، ما سه ای ، سنگلاخ وبتونی وآسفالته، سنگ فرش و موزائیکی وغیره را پاک می کند وبناهایی راکه غیر قابل انتقالند، دیوارها وآنچه در آنها ثابت است مثل درها، تخته ها، سقفها، مسمارها درختان را با هر چه که دارند از قبیل میوه وبرگ و شاخه، و انواع نباتات وزراعتهایی را که درو نشده اند وصیفی جاتی را که در روی بوته خود قرار دارند،امثال خربزه ، هندوانه ، کدو،بادمجان و کلیه ی سبزیجات مانند پیاز وسیر وجعفری و غیره را درزمین هستند پاک می کند.
975- آنچه از میوه ها وسبزیجات و غیره نام بردیم بعد از چیده شدن و درو اگر آلوده بودند یا آلوده شدند فقط با آب پاک می شوند.
976- خورشید بوریاهائی را که از نی یا از برگهای خرما یا دیگر نباتات بافته شده اند را پاک می کند.
977- هرگاه بوریاها که با نخهایی از پشم یا پنبه درست شده اند نجس شود احوط این است که تطهیر آنها با آب کر یا جاری انجام شود.
978- کشتی ها و هواپیماها را اشکالی ندارد درحکم به اشیاء غیر منقول ملحق کرد بنابراین آنها نیز با تابش آفتاب و خشکاندن جائی که با نجس آلوده شده پاک می شود.
979- قطار،اتومبیل،ارابه و امثال آن از اشیاء منقول به شمار می روند و تنها با آب پاک می شوند.
980- خورشید آنچه را که یاد آور شدیم پاک می کند اگر تر ونمناک باشد و با تابش آن را بخشکاند ، اما اگر خشک باشد با تابش تنها پاک نمی شود بلکه واجب است به آنها آب بزنند و آفتاب با تابش خود آنها را بخشکاند.

981- اشیاء یاد شده اگر با حرارت آفتاب که در پشت ابر است بخشکد یا دراثر منعکس شدن در دیوار پاک نمی شود بلکه همان طور که گفتیم باید به آنها بتابد.
982- همین طور هرگاه باد خشک کننده بوزد و آنچه گفتیم با تابش آفتاب و در اثر باد بخشکد پاک نمی شود اما باد سبک ایرادی ندارد،ملاک این است که خشکاندن به آفتاب نسبت داده شود و نه به غیر آن.
983- نور آفتاب که از پشت شیشه می تابد پاک نمی کند، یا به این جهت که شیشه پرده است یا به این لحاظ که مانع عبور نوعی (وقسمتی ) از نور خورشید می شود و همان است که میکروبهای خطرناک نجس را از بین می برد،به طوری که در دانش روز به اثبات رسیده است.
984- آئینه اگر چه جلو تابش آفتاب را نمی گیرد و لازمه اش این است که از طریق تابش پاک کند،ولی ملاحظه ی احتیاطی که گفته اند اشکال ندارد.
985- هرگاه مثلاً بول به باطن زمین نفوذ کند و خورشید با تابش مستقیم تا آنجا که نفوذ می کند آن را بخشکاند باطن و ظاهر آن محل پاک می شود،همین طور است دیوار حتی اگر کلفت باشد.
986- هرگاه دیوار تو خالی باشد یا بین دو دیوار فضای اندکی فاصله شود و آفتاب از یک طرف به آن بتابد و هر دو طرف را خشک کند فقط سمتی که با خورشید روبرو بوده پاک می شود.
987- هرگاه خورشید به حصیر آلوده به نجس و نمناکی بتابد و آن را خشک کند بدون اشکال پاک می شود ،ولی زمینی که نجس شده و در زیر آن حصیر قرار دارد اگر چه بخشکد به تبع حصیر پاک نمی شود.
988- هرگاه زمین نجس نمناک یا غیر آن از چیزهایی که گفته شد خشک شود ولی شک باشد در این که با تابش آفتاب خشک شده یا با انعکاس حرارت آن ، یا در اثر عوامل خشک کننده دیگر یا دراثر تابش و غیره ،حکم می شود که در نجاست خود باقی است و پاک نشده است.
989- اگر ملاحظه شود که زمین یا چیزهای دیگرآلوده به نجس، زیر تابش آفتاب قرار دارد و خشک شده است ،ولی شک باشد در این که آیا قبل از خشک شدن نمناک بود و با تابش خشک شده است یا این که خشک بود. و هرگاه نمناک بود آیا با تابش آفتاب خشک شده یا قبل از تابش آن؟ در این صورت به بقاء نجاست حکم می شود.
990- شن ریزه ها و خاک مادامی که در روی زمین قرار دارند در حکم زمین هستند بنابراین با اشراق آفتاب و خشکاندن آنها پاک می شوند ولی اگر آنها را از آن زمین برمی دارند فقط با آب پاک می شوند.
991- شک نیست در این که اشیاء یاد شده پاک نمی شوند مگر اینکه عین نجس قبل از اشراق یاحین اشراق زایل شود.
پنجم : استحاله
992- استحاله در اصطلاح ، این است که حقیقت نجس به حقیقت دیگری تبدیل شود، یا صورت آن به صورت دیگری در آید با این تبدیل و تغییر آنچه نجس است یا متنجس پاک شود.
993- هرگاه سگ یا خوک در معدن نمک بیفتد و بعد از مدتی به نمک مبدل شود، و از استخوان و گوشت موی آنها اثری باقی نماند پاک می شود، زیرا از حقیقت آنها چیزی باقی نمانده است، بلکه آنچه در جای آنها مانده فقط نمک است.


994- همین طور است غائط هرگاه به کرم یا خاک مبدل شد، و نطفه وقتی به صورت انسان مؤمنی در آمد یا به صورت حیوان پاکی ظاهر گردید و مایعات نجس یا آبهای متنجس هرگاه حیوان حلال گوشتی آنها را خورد وبه شیر وبول مبدل شدند همه ی اینها طاهر و حلال هستند.
995- عوض شدن اوصاف نجس، پراکنده شدن اجزاء آن ملاک طهارت نمی شود ،مثلاً گندم آلوده به نجس آرد شود، یا آرد متنجس خمیر وسپس نان شود پاک نمی شود (مگر به صورتی که در مسأله 956 گفته شد)
996- شیر آلوده به نجس هرگاه پنیر یا روغن شود پاک نمی شود(مگر به صورتی که در مساله 957 گفته شد)
ششم: انقلاب
997- هرگاه شراب سرکه شود طاهرو حلال می شود یا خود به خود عوض شود یا با دستکاری، مثلاً در شراب نوعی از ادویه بیاندازند و دراثر آن به سرکه مبدل شود.
998- در سرکه شدن شراب معتبر این است که وسیله چیز پاکی باشد و اگر با چیز نجسی شراب سرکه شد این سرکه نجس است.
999- به همین صورت هرگاه انگور یا کشمش که ازآن شراب درست کرده اند نجس باشد با سرکه شدن پاک نمی شود وهمین طور اگر در شراب بولی ریخت یا متنجس دیگر در آن افتاد با سرکه شدن پاک نمی شود ،زیرا در این مسائل انقلاب بانجسی یا متنجسی همراه شده و هرگز با انقلاب پاک نمی شود.
1000- هرگاه در شراب چیزی ریخته شود که فقط مست نکند به چیز پاکی تبدیل نمی شود بلکه در همان حال خود باقی می ماند وطاهر نمی شود.
1001- هرگاه آب نجس بخار کند آن بخار پاک است و اگر این بخار از سقف مثلاً حمام قطره قطره فرو چکد این قطرات پاک هستند مگر این که سقف ناپاک باشد که در اثر برخورد باآن قطرات نیز نجس می شوند.
1002- هرگاه بول بخار کند یاهر مایع نجس العین دیگر ، پاک است اما اگرقطرات آن فروچکد ناپاک است.
1003- هرگاه در استحاله یا انقلاب چیزی شک شود به عدم استحاله و عدم انقلاب حکم می شود ، مثلا شک کند دراین که شراب سرکه شده است حکم بر نجاست آن می کند، و اگر شک کند که سرکه شراب شده است حکم بر طهارت آن می کند.
هفتم : انتقال
1004- هرگاه خون نجس به درون بد حیوانی که نفس سائله ندارد انتقال باید پاک می شود. پس خونی که پشه از انسان یا حیوان دیگری که نفس سائل دارد می مکد و خون به درون آن می رود پاک است.
1005- همین طور خونی که به درون شپس، کک و سایر حشرات انتقال می یابد طاهر است.
1006-احوط اجتناب کردن است از خونی که زالو از انسان میکده است.
1007- ممکن است گفته شود: خونی که از انسان به درون مثلاً مگس و امثال آن انتقال می یابد از باب استحاله یا انقلاب است، زیرا خون در درون حشره کیفیت پیدا کرده و منقلب یا متحول می شود، به غیر خونی که در بدن انسان بود چنان که به نقل از علمای فن می گویند: میکروب وقتی که به درون مگس راه یافت منقلب می شود یا به جر ثومه ای تحول می یابد که ضد میکروب است و گرنه نفس انتقال از ظرفی به ظرف دیگر بدون هیچ تغییری نجس را پاک نمی کند و ممکن است سبب و علت پاک شدن آن انقلاب و استحاله نباشد و صاحب شرع به حقایق هستی دانا است و آنچه در هر حال بر ما واجب می باشد پیروی است و مکلف به شناختن علتها نیستیم.

1008- بعضی از فقها دخول بول و انواع نجاسات را به درختان و انواع بوته های مزارع را ، از راه مکیدن ریشه آنها در انتقال می دانند ولی این موضوع را از باب استحاله و انقلاب به شمار آوردن به واقعیت نزدیکتر است.
هشتم: اسلام
1009- کافر با اظهار مسلمان شدن پاک می شود و رطوبتهای متصله به او نیز به تبع اسلام پاک به شمار می آید، پس لباسهایی که آب دهان و بینی و اشک چشم و عرق بدن او آلوده است حین اسلام آوردن همگی پاک می شوند.
1010- لباسهایی که کافر پیش از مسلمانی پوشیده بوده و در آورده است و آنها با برخورد با او با رطوبت نجس شده است به تبعیت اسلام آوردن وی پاک نمی شود بلکه در نجاست خود باقی می باشد.
1011- همین طور است سایر چیزهایی که قبل از اسلام آوردن با رطوبت با آنها مباشرت داشته است مانند قلم و مداد و درها و فرشها واجب است از راه مناسبی که اسلام فرموده آنها را تطهیر کنند.
1012- خون و بول و دیگر نجاستها اگر در بدن او یا لباسش باشد درهر حال نجس است خواه در حال اسلام آوردن یا قبل ازآن یا بعد از آن و حکم تطهیر آنها سرجای خودش ثابت است.
1013- کافر با جمیع انواع و اقسامش بااسلام آوردن پاک می شود خواه حربی خواه ذمی، خواه مرتد ملی و خواه مرتد فطری و تفسیر این اقسام قبلاً گذشت.
1014-ظاهر این است که توبه مرتد فطری قبول است گرچه توبه او احکام ارتداد وی را ساقط نمی کند، بنابراین با توبه پس از مرتد شدن پاک می شود و به تبع آن هرچه با اوست پاک می گردد.
1015- احکام مرتد شدن عبارت است از این که همسرش درموقع مرتد بودن از او جدا می شود و عده وفات می گیرد،واموال ودارایی او بین ورثه اش تقسیم می گردد و خود او به حکم حاکم به قتل می رسد.
1016- اسلام چنانکه قبلاً گذشت عبارت است از : اظهار شهادتین ، و به مجرد اظهار شهادتین مسلمان می شود و خون و عرض ومال او در امان است و ما مکلف به دانستن آنچه درقلب دارد نیستیم، «ولاتقولوا لمن القی الیکم السلام لست مؤمنا» به کسی که با شما از در صلح در آمده و اظهار اسلام می کند نگویید : مؤمن نیستی.
1017- اسلام بچه ای که اهل تمیز و تشخیص است صحیح است . به طوری که گفتیم :عبادتهایش نیز صحیح است.
نهم: تبعیت
1018- لباسهای کافر و رطوبتهای متصل به او تبع اسلام او،به طوری که گذشت پاک می شود.
1019- بچه های کفار وقتی پدر و مادر ایشان مسلمان شدند به تبع آنان پاک می شوند و احکام اسلام بر آنان جاری می شود.
1020- بچه تابع اشرف ابوین خود می باشد هر کدام اسلام آورد به او ملحق می شود.
1021-بچه های کفار که در دست مسلمان اسیر شده اند در طهارت از همان مسلمان تبعیت می کنند.
1022- بچه ای که در حضانت جد یا جده می باشد در اسلام و طهارت از آنها تبعیت می کند.
1023- غسل میت وقتی تمام شد و جسد اوطاهر گردید تمامی اسباب و آلات و لباسهایی که با اوست وآن تخته سنگهایی که روی آنها قراردارد ودستهای غسل دهنده و لباسهایی که با آنها مباشر غسل بوده همه به تبعیت پاک می شوند.
1024- وقتی شراب با انقلاب به سرکه پاک ظرف آن نیز به تبع پاک می شود.

1025- شیره ی انگور وقتی که جوشید وسفت شد و با رفتن دو ثلث از آن پاک گردید به تبع آن تمامی ظرف و ظروفی که با آن مباشرت داشته پاک می شود،دستهای شیره پز و غیر آنها که قبل از ذهاب ثلثین و حین نجس بودن با آن ملاقات کرده اند همه پاک می شوند.
1026- آب کشیدن از چاه(به اصطلاح نزح) نزد آنکه به نجاست آن اعتقاد دارد وقتی که یکی از چیزهای نجس درآن بیفتد بعد از نزح و پاک شدن چاه، آنکه آب می کشید و کلیه وسایل نزح همه به تبعیت پاک می شود و همین طور است آن وقتی که یکی از اوصاف سه گانه اش با نجس تغییر یافته باشد.
دهم: نقص (رفتن ثلتین)
1027- شیره ی انگور وقتی که جوشید وسفت شد نجس و حرام می شود و پس از کم شدن و رفتن دو ثلث پاک و حلال می شود.
1028- شیره ی کشمش وقتی بجوشد و دوثلث آن نرود نجس نیست ولی احتیاط در حلال بودن و میل کردن آن وقتی است که دوثلث آن برود.
1029- حکم انگور وقتی بجوشد همان حکم شیره ی آن است و خوردن کشمش هرگاه در آب یا خورشت بجوشد اشکال دارد،و اشکالی در پاک بودن آن نیست.
1030- منظور از ذهاب ثلتین این است که طهارت و حلیت ثابت شود بنابراین خواه از راه وزن ، خواه ازراه مساحت وخواه از راه پیمانه کردن رفتن دوثلث به اثبات رسید طهارت و حلیت ثابت شده است.
1031- وقتی رفتن دوثلث ثابت شد شیره پاک وحلال است خواه با آتش و خواه با آفتاب وخواه با هوا و غیره بنابراین کشمش و شیره آن در رفتن دو ثلث نیازی به پختن ندارد زیرا دوثلث آن با آفتاب و هوا رفته است وباجوشیدن نجس و حرام نمی شود ولی احتیاط راه نجات است.
1032- رفتن دوثلث انگور وطهارت شیره از راه مشاهده یا دانستن یا دلیل و گواهی دو عادل ثابت می شود وهرگاه با گواهی یک نفر عادل اطمینان حاصل شد کافی است ذی الید وصاحب شیره مصدق است و به خبر اوکفایت می شود.
1034-هرگاه شک کند که آیا این غوره است یا انگور حکم می کند به انگور نبودن، ونیازی به نقص نیست.
1035- خرما با جوشیدن نجس نمی شود و نیازی به رفتن دوثلث آن نیست . و همچنین است شیره ای که از آن جاری می شود وشیره ای که از آن می گیرند و بنابراین گذاشتن آن درخورشت و غیره اشکالی ندارد.
یازدهم: زوال
1036- حیوان پاک هرگاه نجس یا با متنجس ،آلوده شد با از بین رفتن آنها پاک می شود و نیازی به شستن نیست، مانند اینکه دهان گربه و نوک مرغ باخون یا با نجس آلوده شود با زایل شدن نجس پاک می شودخواه خود به خود زایل شود یا با مالیدن به زمین ،خواه حیوان ازدید آدمی غایب شودیا غایب نشود.
1037- هرگاه در بدن حیوان جراحتی خونی باشد همین که خون از بین رفت پاک میشود.
1038-بچه حیوان پاک که با خون ولادت آلوده است همین که خون از بدن او زایل شد پاک می شود.
1039- زایل شدن خون از قسمتهای ناپیدا ی انسان نیز با زایل شدن، موجب پاک شدن آنها می شود مانند اینکه از داخل دهان خون زایل شود دهان پاک است و همین طور چشم و بینی و گوش، خواه این خون از بیرون وارد شود وخواه درداخل به وجود آید فرقی نمی کند.

1040- هرگاه خون از درون به بیرون تجاوز کند مانند اینکه از دهان به لبها برسد شستن آن با آب واجب است وبا زایل شدن پاک نمی شود.
1041-احتیاط در پاک کردن دهان ایجاب می کند پس از زوال خون دوباره مضمضه بکند.
1042- هرگاه چشمها بسته و لبها روی هم گذاشته شود آنچه دیده می شود بیرون است وآنچه دیده نمی شود قسمت تاپیدا و درون می باشد.
دوازدهم: غیبت
1043- هرگاه بدن مسلمانی یا لباسش نجس شد و او از پیش ما غایب شد پاک شده است .ولی با شرایطی که ذکر آنها ایرادی ندارد. 1- او بداند در بدنش یا لباسش نجسی هست و اقدام به شستن آنها بکند. 2- این نوع را نجس بداند یا از راه اجتهاد یا از راه تقلید. 3- احتمال بدهیم که در اثنای همین غیبت تطهیر کرده است.
1044- هرگاه برای عبادتی که طهارت در آنها شرط مانند نماز وطواف واجب لباس بپوشد با علم به اینکه در بدن یا لباسش نجاستی وجود داشت و نجس دانستن آن نوع ؛احتیاجی به شرط سوم نیست و به طهارت او حکم می شود زیرا این نوع لباس پوشیدن خود دلیلی قوی است به اینکه خود را پاکیزه کرده است.
1045- در اینجا شرط است که بداند این نجس یا این متنجس به عبادت واجب خلل می رساند وطهارت در آن شرط است و این شرط چهارم است.
1046- هرگاه به طور یقین بداند که تطهیر نکرده است در این صورت این نشانه ها در طهارت او فایده ندارد.
1047- این مطهرات (پاک کننده ها) نزد فقها معروف است و اینجا شبه مطهراتی وجود دارد که بعضی از آنها را ضمن مسایل آّب چاه، سربریدن حیوانات وانواع استبراها بعد از بول وانزال منی و غیره یاد آوری کردیم.

1048-استبراء ازمطهرات انواع حیوانات حلال گوشت است هرگاه جلال شودو اغلب از غائط انسان تغذیه کند، استبراء ، وطهارت او به این است که وی را ازخوردن نجس مانع شوند.
1049- شارع مقدس برای استبراء هر حیوانی مدت زمانی را تعیین کرده است برای شتر چهل روز، برای گاو سی روز ، برای گوسفند ده روز و برای اردک و مانند آن پنج روز یا هفت روز. و برای مرغ خانگی سه روز با این استبراء آنچه از آنها به جهت تغذیه از غائط انسان نجس شده مانند بول و فضولات آنها پاک می شود.
1050-جدا شدن غساله نیز مطهر رطوبتی است که بعد از فشار دادن مثلاً دستمالی درآن باقی می ماند.
مسائل گوناگون:
1051- آب مضاف با انواع واقسامش حتی گلاب نه از حدث ونه از خبث پاک نمی کند نه در حال اختیار ونه در موقع ناچاری.
1052- پوست سگ و خوک و حیوانات مرده با دباغی کردن پاک نمی شود.
1053- روغن وکره نجس اگر داخل آب گرم که به اندازه کر یا از آن بیشتر است ریخته شود پاک نمی شود.
1054- اگر خون در حین جوشیدن آب یا پختن خورشت درآنها بیفتد (و بجوشد)پاک نمی شود . همین طور خون با آب دهان پاک نمی شود.
1055- انواع حیوانات حرام گوشت،اگرذبح شرعی شوند تذکیه می شوند هم پوست آنها و هم گوشت آنها پاک است و می شود از پوست آنها به عنوان لباس یا لحاف وتشک وغیره استفاد کرد بخصوص موقعی که دباغی شوند ولی استفاده از آنها موقع نماز خواندن و حین طواف واجب جایز نیست.

1056- گوشت حیوان حرام گوشت، هیچ موقع حتی بعد از تذکیه نیز حلال نیست.
1057- بازار اسلام مطهر و محلل تمامی پوستها، گوشتهاو پیه هایی است که در آن به فروش می رسد. مانند آن است دست مسلمان که آنچه در دست دارد محکوم به تذکیه می باشد.
1058-هرگاه بداند که این پوست یا این کفش چرمی در بلاد کفر ساخته شده است حکم به نجاست آن می شود و اگر چه در بازار مسلمانان باشد.
1059- هرگاه از روی یقین بداند که قصاب این پوست کافر بوده به نجاست آن حکم می شود و اگر چه از دست مسلمان خریده باشد .
1060- هرگاه پوست یا گوشت یا پیه از بلاد کفر وارد شود ولی به یقین بداند ک مباشر ذبح مسلمان است و ذبح در آن بلاد بر اساس شریعت اسلامی صورت گرفته در این صورت به پاکی و حلال بودن آنها حکم می شود.
1061-بول اسب وقاطر والاغ و گاو محکوم به نجاست نیست، ولی شستن آنها مستحب است اگر به لباس یا بدن آدمی برسد.
1062- و چنین است هرگاه موش را با رطوبت بردارد یا با ناصبی بدون وجود رطوبت مصافحه کند مستحب است با آب بشوید.
1063- هرگاه سگ یا خوک یا کافری با محلی بدون رطوبت برخورد کنند و محل ملاقات و بدن آنها خشک باشد ، مستحب است به آن محل آب بپاشند.
1064-و چنین است هرگاه عرق جنب از حلال به محلی بریزد مستحب است به آنجا آب بپاشند.
1065-هرگاه وارد معبد یهودیان، مسیحیان یا محبوس شود (صومعه ها و کلیساها ودیرها ) وبخواهد در آنها نمازبخواند مستحب است به محل نمازش، قبل از خواندن نماز آب بپاشد.
1066-بازشستن مستحب است اگر با محل بواسیر برخورد کند که از آن آب زرد رنگی بیرون می آید ، و خون نیست.
1067- هرگاه با دستش وبدون رطوبت با سگ وخوک مباشرت کند مستحب است دستهایش را به خاک بمالد(و سپس بشوید)
1068- هرگاه نماز بخواند درحالی که می داند لباس یا بدنش به نجاستی آلوده است که شرعاً در نماز عفو نشده است واجب است آن نماز را اگر وقت باقی است دوباره بخواند و اگر وقت آن گذشته است قضای آن را به جای آورد. بدن و لباس خود را نیز باید پیش از نماز چه ادا و چه قضا تطهیر کند.
1069- هرگاه بعد از ادای نماز از وجود نجاست غیر معفوه در بدن و لباس خود آگاه شد هرگاه وقت نماز گذشته باشد قضای آن واجب نیست وهرگاه وقت نماز باقی باشد اعاده آن بهتر می باشد.
1070- هرگاه گمان کند که در بدن یا لباسش نجسی وجود دارد و پیش از نماز بررسی کند اما چیزی را نبیند ،وسپس نمازش را بخواند نماز صحیح است واگر چه بعد از نماز آن نجاست را پیدا کند.
1071- هرگاه نجس را در اثنای نمازش ببیند شستن آن و عوض کردن لباس اگر ممکن شود واجب است مشروط بر این که فعل کثیری مرتکب نشود و از قبله منحرف نشود و پس از آن نمازش را تمام کند واعاده یا قضایی بر او نیست.
1072- هرگاه شستن یا عوض کردن لباس یا منحرف نشدن از قبله برای انجام آنها ممکن نباشد و وقت نماز وسیع باشد نماز را قطع می کند و پس از ازاله نجس و تطهیر یا تبدیل لباس نمازش را اعاده می کند.

1073- تکلیف به همین صورت است هرگاه احتمال دهد نجس در اثنای نماز بدن یا لباس او را آلوده کرده است.
1074- هرگاه با گمان به وجود نجس نماز بخواند و بررسی هم نکند و پس از نماز به وجود نجس علم پیدا کند در داخل وقت اعاده می کند،و هرگاه در خارج از وقت نماز به وجود نجس علم پیدا کند قضا برگردنش نیست.
1075- هرگاه در انثای نماز نجس را دید در حال نماز خواندن اگر ممکن باشد آن را می شوید یا لباس را عوض می کند و فعل کثیر مرتکب نمی شود و از قبله نیز منحرف نمی شود و نمازش را تمام می کند،حال اگر وقت نماز وسیع است آن را دوباره می خواند و اگر وقت نماز ضیق است قضای آن در خارج وقت بر عهده اش نیست.
1076-هرگاه می دانست دربدن یا لباسش نجسی است ولی فراموش کرد و نماز را خواند و بعد از پایان آن به یادش آمد در داخل وقت اعاده واجب است و در خارج وقت قضای آن.
1077- در صورت فراموش کردن هرگاه در اثنای نماز بیادش آمد اگر بتواند بشوید یا لباسش را عوض کند با شرایطی که گذشت به تکلیف عمل می کند و نماز راتمام می کند،و اگر داخل وقت باشد نمازش را دوباره می خواند و در تنگی وقت بهتر است قضا کند.
1078-دولباس دارد یکی پاک و یکی نجس، ولباس دیگری ندارد،و نمی داند کدامیک پاک است در این صورت یکبار با یکی و یکبار با دیگری نماز می خواند.
1079-هرگاه لباسهای متعدد داشته باشد و همه اش نجس باشد مگر یکی از آنها،ولی کدام یکی است نداند در این صورت به تعداد لباسهایش نماز را تکرار می کند.
1080-هرگاه چیزناپاکی را شست و پاک کرد وبه طهارتش یقین پیدا کرد سپس به شک افتاد که آیا حین تطهیر عین نجاست را از آن زایل کرد؟ یا این که به لحاظ شرعی آن را خوب تطهیر کرد؟ در هردو صورت به پاکی آن شیی حکم می شود مگر این که در آن عین آن نجاست را ببیند که در این صورت تطهیر آن واجب است.
1081- هرگاه چیزی را پاک کرد و به طهارت آن مطمئن شد، سپس درآن عین نجس را ملاحظه کرد وبه شک افتاد که این همان نجس سابق است یا بعد از پاک کردن نجس شده است؟ حکم می شود به اینکه بعد از پاک شدن عارض شده است.
احکام ظروف
1082- استفاده کردن از پوست حیوان مرده ، سگ وخوک در کارهایی که طهارت در آنها شرط است جایز نیست مانند خوردن و آشامیدن ، وغسل کردن ووضو ساختن.
1083- استفاده کردن از ظروف غصبی به طور یقین جایز نیست.
1084- هرگاه با ظروف غصبی وضو گرفت یا غسل کرد هردو باطل است.
1085- استفاده کردن از ظروف کفار و مشرکین ایرادی ندارد مگر اینکه بداند با رطوبت مسری با آنها مباشرت کرده اند یا اینکه آن ظروف از پوست حیوانات ساخته شده باشد که در این صورت استعمال آنها جایز نیست زیرا یا نجس اند یا متنجس.
1086- استعمال ظروف کفار که از پوست حیوانات درست شده اشکالی ندارد اگر بداند که قبلاً در تصرف مسلمانان بوده یا از طریق ذبح شرعی تهیه گردیده است.
1087-استعمال ظروف شراب پس از شستن و پاک کردن جایز است حتی اگر چوبی یا سفالی یا امثال آنها باشد.
1088-استعمال ظروفی که از طلا ونقره ساخته شده اند در خوردن و آشامیدن ووضو وغسل و غیره آنها به هر نحوی باشدجایز نیست.
1089-استعمال ظروف که آب طلا و نقره به آنها داده شده جایز است و ظروفی که خطوطی از طلا و نقره یا از هر دو را دارند و وقتی خواست مایعی را در آن بیاشامد دهانش را روی خطوط طلا ونقره نمی گذارد.
1090 استعمال ظروفی که از اختلاط طلا ونقره ساخته شده است جایز نیست حتی اگر به اسم هیچ کدام نامیده نشود.
1091- هرگاه ظروف ساخته شده آلیاژی از مواد گوناگون از جمله طلا یا نقره یا هردو باشد دراین صورت از اسم پیروی می شود اگر به آن طلا یا نقره گفته شود استعمالش جایز نیست واگر با نام آنها نباشد جایز است.
1092-استعمال چیزهای ساخته شده از طلا و نقره یا مخلوطی از آنها که ظرف نیستند مثل قاب قرآن ، غلاف شمشیر،قاب ساعت،سرمه دان،میل سرمه،قلم،عصا،و امثال آنها جایز است.
1093- استعمال انواع زینت آلات از طلا و نقره برای بانوان جایز است.
1094- استعمال دندانهای طلایی برای آقایان و خانمها بدون هیچ تفاوتی جایز است.
1095-استعمال انگشتری و گوشواره وکمربند نقره ای برای مردان ایرادی ندارد.
1096- در موقع اضطرار استعمال ظروف طلایی ونقره ای اشکالی ندارد ،حتی در وضو و غسل و احتیاطاً به جای آنها تیمم هم می کند.
1097-اگر نداند این ظروف از طلا و نقره اند و وضو بگیرد و یا غسل بکند چیزی برایش نیست و وضو و غسلش باطل نمی شود گرچه حکم (یعنی عدم جواز استفاده از این ظروف )را بداند.
1098-همین طور است اگر به حکم جاهل باشد یعنی نداند استعمال این ظروف دروضو و غسل جایز نیستند ووضو بگیرد یا غسل بکند وضو و غسل او صحیح است.
1099-هرگاه هم نداند این ظروف از طلا ونقره اند و هم نداند وضو وغسل با آنها جایز نیست وضوبگیرد یا غسل بکند به طریق اولی ایرادی ندارد و وضو وغسل او باطل نیست.
1100-استعمال ظروف ساخته شده از جواهراتی نظیریاقوت،عقیق،زبرجد،فیروزه و امثال این سنگها گرانقیمت مانعی ندارد.
1101-هرگاه شک کند که این ظروف از طلا ویا نقره یا از مواد دیگری ساخته شده اند استعمال آنها حرام نیست بلکه به جواز استعمال حکم می کند.
1102-همه ی این مسایل وقتی است که انسان در ادای وظیفه ی شرعی خود در فراگیری احکام مربوط تا آنجا که برایش ممکن است تقصیر نکند،و در غیر این صورت یعنی اگر مقصر باشد شک نیست که مرتکب حرام شده ومستحق مجازات می باشد.
1103-چیزی نیست برآنکه فراموش کرده و ظروف یاد شده (حرام)را مورد استفاده قرار داده است ووضو وغسل او باطل نمی شودچنانکه چیزی نیست بر کسی که مجبور و ناچار بوده است.



منبع : كتاب احكام الشريعه جلد 1